الان ۸ روزه پام شکسته فامیل خودم اومدن بهم سر زدن و شام هم موندن و کارهای خونمو انجام دادن حالا میبینم شوهرم زنگ زده به مامان و خواهرش که واسه فردا ناهار دعوتشون کرد بهشون هم گفت که زود بیایید خودتون غذا رو درست کنید مثلا خیر سرش اینجوری هوامو داره
بهش میگم من کار خونه رو هم به زور میکنم بعد واسه ناهار مهمون دعوت میکنی میگه تو کار نکن اینم جوابشه
خدایا من راحت کن از دست این زبون نفهم