سلام دوستان منو که میشناسید? داستان زندگی خودم هم خوندین توی تاپیک تذکر آخرمه ...
خب باز آمده ام با یه شفاف سازی دیگه، که چرا اینجا فعالیت دارم. دلیلش شماهایید که دردودل میکنید ...
دوسال درگیر پرونده دوستم بودم که یک دعانویس بهش تجاوز کرده اخرشم هیچو پوچ چون قانون گفت خودش با پای خودش رفته فقط مبالغ بررسی شد توی پرونده و برای محکوم نشدن به زنا خود خانومهای شاکی محبور به سکوت شدن ' اون مرتیکه با فالگیرای زیادی همکاری داره میفرستن برای دعا پیش اون' سیم کارت و حساب بانکیشم نام خودش نیست' خلاصه نگم براتون چند نفر شاکی توی پرونده جمعرشدیمو هرکی چه داستانایی ' جدا از مبالغ بالا برای دعا و موکل دادن متاسفانه اکثریت دستمالی شدن توسطش' ازشونم عکس و ویس داره ویسهایی که براش طرح مشکل کردن توش براش با عکس ' ادرس پستی مشتریان به بهانه ارسال دعا ... و نکته حالب که مقدمه دیدار حضوری میشد این دعا ... یعنی بعد از مدتی همشون شدن مشتری حضوری ... چون دعا میداده اینطور اثر میکرده که مشتری شیفته و محتاج دعانویسه بشن... با دست خودشون زندگیشون نابود شد ... اعتماد سازی هم که شده از قبل ... میرفتن به آدرسی که میداده ... یا دعا نویس رو دعوت میکردن خونه برای دفع جن ولی از رختخواب سر در میاوردم طرف از ترس خانواده و یا شوهر سکوت میکرد ... اونم تهدید که به شوهرت میگم هرزه ایی ... دوست بیچاره من برای رسیدن به عشقش رفت دعانویسه و با دعا عقل عقل دوستمو نابود کرد و بهش گفت میخواهی به عشقت برسی باید با من س ک س کنی از ابمون دعا بزنم مشتاقت شه !!!! خلاصه اینم کرد اینکارو و بعدش بهش گفت من چون عاشقت بودم اینو گفتم تو باید مال من باشی من عاشقتم موکلم دوستت داره !!!!! خلاصه دوستم مدتی دیوانه این شدو خولست بره عمان چون اون دعانویسه تو کار قاچاق دخترا به ترکیه و عمان هم هست ... خلاصه که فهمیدن مادر پدرش و نجات پیدا کرد و درگیر شکایت شدیم ... اینکه یه دختر با تحصیلات عاشق پیرمرد دعانویس کچل خیکی بشه شد و بره ته رابطه باهاش شد عذاب روحش ... خیلی پدرمون درومد خیلی ها از ترس همینا سکوت کرده بودن و تهدید شده بودن اگه کلامی بگن .... متاسفانه متاسفانه متاسفتااانه اتفاقی شماره و اسمشو توی ننی نی سایت دیدم و همچنین یکی از فالگیرای معروف و فراری از تهران رو هم که رفته ساوه اینجا پیدا کردم و تصمیم گرفتم بیام کمک' اگه زنان فالگیر دلشون به حال ناموس نمیسوزه تعجبی نیست قبلا گفتم چون راهشون شیطانیه ... ولی ما میتونیم به فکر هم باشیم و دخترا و خواهرا و مادرارو کمک کنیم ...
اینم بگم که فقط خانوما ضربه نمیخورن... پسرخاله خودم مدتی تیمارستان بستری شد و هنوزم درست نشده حالش ... چله نشست موکل بگیره بعد مدتی دیوانه شد و چیزایی میگه که واقعیت نداره و توهمشه میگه من میبینم !!!! همش چرت پرت میگه دریغ از یه حرف درست، دیوانه شده ، سردردای بد شکاک وای ... براتون بعدا راجع به این مسله کاملا توضیح میدم الان دیسکم عود کرده بخدا نمیتونم چون مطالبمو خودم مینویسم کپی نیست' سوالاتی کردین توی اون تاپیک همشو جواب میدم صبور باشید مرسی