خونه بابام بودم ولی نموندم

خانواده من همیشه اصرار میکنن زودی بیا دلمون واس آروین تنگ شده، مامانت چه عجیبه!

خب شاید فکروخیال داره

شاید یچی باعث شده اخلاقش عوض شده حوصله نداره

مادره دیگ عیبی نداره 

خب عزیزم سنشون رفته بالا بی حوصله ان چه اشکال داشت شما غذا درست میکردی؟مگه خونه غریبه اس؟

شاید افسرده شده

دوستان درک داشته باشید ی کم

مادرشون رو میگن

انقد بد نظر ندین

خودتونم سنتون بالا می‌ره...

پس چجوری بگم؟؟

دیگه خودمو که نمیتونم گول بزنم.

پارسال یه چیز شاید انداره یک سوم مژه انقدر کوچولو رفت تو پام در نیومد گفتم خودش در میاد کم کم موند تا عفونت کرد به بابام گفتم یبار بردم دکتر که اونم آخر شب بود اکثر جاها بسته بودن انقدر بمن فحش داد گفت باید به جا این خیابون بپیچم خیابون اونوری بفرستمت بری قبرستون😞😞آخرش دوسه روز بعد با مامانم با تاکسی رفتم و برگشتم با پای پانسمان کرده لنگ میزدم تو خیابون همه نگاهمون میکردن جلسه بعدش که خواست بخیشو ببینه بازم با تاکسی رفتمو اومدم.

باز همین تابستون زانو درد شدید داشتم نیومد دنبالم یبار داداشم بردم کلی بهش چیز گفت بازم فرداش که خواستم گرافی بگیرم وببرم نشون بدم با تاکسی رفتم همه جاها رو.خودم شاغل بودم یکم پول دارم سودشو میگیرم پول دکترامو از خودم میدم.نه کمکم کرد رانندگی یکم راه بیافتم نه گذاشت با پول خودم ماشین بگیرم.

الان یچیز شبیه خال گوشتی زیر موهای سرم از بچگی داشتم میخوام برم تا بزرگتر وبدخیم نشده در بیارم نمیدونم با کی برم.همش دعا میکنم لااقل توی مطب برام در بیارن چون اگه بخواد بیهوشی کامل بدن بهم بیمارستان کسیو ندارم همرام بیام😔😔

عزیزم ناراحت شدم

خب مامانت باهات همراهی نمیکنه؟ تهران هستی؟

منم به تنهایی زایمان کردم هیشکی نیومد به خاطر کرونا

فدات شم شماتازگی،زایمان کردی و طبیعتا حساس،اونم مامانت بوده حتما مشکلی داشته وگرنه کدوم مدرومادره ک از دیدن بچه هاش خوشحال نشن،به دل نگیر قدرشونو بدون بخدا هیچ کس هیچ کس هیچ کس مثل پدرومادر نمیشن،الهی که همیشه چراغ خونه هاشون روشن و سفره هاشون پربرکت

نه اصفهانم.

چرا مامانم مهربونه میاد دنبالم.در حد مطب و اینا ولی بیمارستان نمیتونه هم خیلی پادرد شدید داره هم جدیدا حواس پرتی گرفته با اینکه معلم بوده، نمیتونم تنهاش بزارم.یوقت اشتباه میره.۶۰ سالشه  زیاد پیر نیست ولی نمیتونه به عنوان همراه بیاد بیمارستان بعد هی بفرستنش اینورو اونور.

خواهرم ندارم.خاله و دختر خاله هم ندارم.عمم قبلا گاهی جایی میرفتم میومد ولی تومور بدخیم مغزی گرفت با کلی نذرو دعا وعمل خوب شد نمیاد از خونه بیرون زباد

هرچند خالمو از بچگی داشتم زیاد واجب نیست الان،گذاشتم بعد که یکم کرونا کمتر شد شاید تابستون دیگه

من کلی کفتم😕😕

عزیزم اگر پیشم بودی خودم میشدم خواهرت

اگر کمکی خواستی رو من حساب کن، اگر بتونم حتما انجام میدم

خدا به مادرت سلامتی بده و از ته دل آرزوی خوشبختی دارم برات ♥️♥️♥️

اوهوم.متاسفم☹☹

خیلی بده ادم بی کس باشه.

من کرونام ان شاءالله تموم بشه ولی بازم کسیو ندارم.

حالا من مامایی خوندم خودم یه چیزایی بلدم ولی خوب ادم تنهایی نمیتونه یه جاهایی همراه میخواد😔😔😞😞😕😕

ممنون عشقم😊😊

ان شاءالله همیشه سالم باشه ونیاز به کسی نداشته باشی.

فقط برام دعا کن این خال که روی سرمه بدخیم نباشه و همونجا توی مطب بتونن برام در بیارن.چون واقعا بیمارستان کسیو ندارم بیاد دنبالم