خانم ها ۴۰ روزه زایمان کردم امروز خیلی حوصلم سررفته بود گفتم برم خونه بابام زنگ زدم گفتم بیاین دنبالم اومدن رفتم گوشتم یه مقدار بردم که شامم بمونم . الان مامانم گفت من فکر میکنم بخوام شام درست کنم سرم درد میگیره پاشو شام درست کن منم نموندم پاشدم اومدم مامانمم گفت آره برو خواستی ناهارها بیا داشتم میومدم مای بی بی دخترم مومده بود روی پله گفت مای بی بس ها رو ببین دیگه رفتم بردارم نذاشت . بنظرتون اشتباهی کردم من؟
شاید مادرت تو خونه از چیزی دیگ ناراحت بوده
وای چطورهلاک بچه کوچیک نیستن؟؟؟!!
دیگه چرا باخودت گوشت بردی
☹️☹️☹️☹️
ناهارا برو...چطور دوس داریمادرشوهرت ساعتی تو راحتی بیاد تو ام همون ساعتی مامانت حالش بهتره برو
خب اگه شرایط جسمیت خوبه یه چیز درست میکردی دیگه.خونه مادره خودته ها.مگه غذادرست کردن چقد کار داره
گفته بودی دو ماهه زایمان کردی
الان چقده
۴۰ روزه؟؟؟
شاید واقعا سردرد میگیره
مامان منم میخواد اشپزی کنه میگرنش عود میکنه 😐🙄🙄
وا خونه بابات میری اگر غذا بخوای بمونی با خودت موادغذایی میبری؟! یعنی نبری بهت غذا نمیدن؟
آره خوب کردی دیگه نرو
مادرته باهات راحت یه چیزی گفته ب دل نگیر خوب کردی موندی
عزیرم خودت حتما از اخلاق خانوادت با خبری دیگه
الان ی جوری تعریف کردی انگار اولین باره ک رفتی خونشونو از اخلاقشون بی خبری
ارسال نظر شما
تاپیک های به روز شده
1 دقیقه پیش
1 دقیقه پیش
پربازدیدترین تاپیک های امروز
داغ ترین های تاپیک های 2 روز گذشته
داغ ترین های تاپیک های امروز
