کیا میخوان ی عنر کنار همسرشون زندگی کنن

قربون ت برم عزیزم خدا از دهنت بشنوه

ایشالا شمام هر چی از خدا میخوای بهت بده و ب مراد دلتون برسین 

مردای قدیمی تو جوونی حسابی زناشون چزوندن وحالا که پیرشدن وتنها و بی دست و پا شدن قدر زنشون میدونن اونم بازم با خودخواهی،زنای قدیمم بنا به جبر زمانه و فرهنگ فقط تحمل کردن و ساختن،الانم پیر شدن باید ناز شوهر بکشن

گلم مامان بزرگها خیلی زود بچع دار میشدن وچن تا هم پشت سر هم می آوردن بعد تمام وقتشون پر بود وقتی که بچه هاشون بزرگ شدن ووقت اونا خالی اون وقت خودشون پخته وباتجربه بودن 

منم میخوام واقعا هم بدون هم یه روزطاقت نمیاریم قول دادیم که ازهم تو هیچ شرایطی جدا نشیم 

همیشه واسه زندگیمون با اینکه خیلی مشکلات دارم یعنی خیلی ها ولی بازهم شوهرم رو دوست دارم و حتی به بوی بدنش معتادم بااینکه خیلی باهم بحث میکنیم سرمشکلاتمون ولی قهرمون یه ساعتم نمیشه

چرا فکر میکنین زوجای قدیم اگر سال ها کنار هم موندن عاشق هم بودن؟ اصلا این تصور غلطه، قدیمیا بیشتر متعهد به زندگی مشترکشون بودن تا عاشق اون، اصلا براشون جانیفتاده بود که بخاطر عدم تفاهم جدابشن از هم ، نه بگم کسی عاشق نبود نه، بلکه بیشتر جو جامعه جوری بود که با هم تا دم مرگ زندگی میکردن

اگر این گوشیا نبود تمام خیانتا جمع میشد وهمه با همسراشون خوب میشدن  برا خیانت حضوری هم اینقد اذیت میشدن که بیخیال بشن و  به  همسرشون راضی میشن   

عزیزم در مورد امضات...هیچ وقت یه تاریخ مشخصی رو برای رسیدن با حاجتت مشخص نکن...بسپر به خدا بذار هر وقت صلاحش بود بشه...اینجوری ممکن تا اون تاریخ اتفاق خاصی نیفته و دلسرد بشی