ماقبل کرونا هفته ای دوبار میرفتیم خانه مادرشوهرم الان که کرونا هست هفته ای یه بار میریم اونم همه بچه ها باهم خانه اش خیلی کوچیکه ۶۰ متر ۶تا چه زیر ۱۰ سال داریم خیلی شلوغ میشه همش دعوا وگریه ... اصلا ادم سر سام میگیره مخصوصا من که تو خانواده کم جمعیت ساکت بزرگ شدم .مادر شوهرم اصرار داره که همه باید باهم بیان اگه نریم باید قبلش زنگ بزنیم با دلیل موجهه کنسل کنیم جاش کلاس جبرانی بریم الان ده ساله ازدواج کردم خیلی کلاف میشم خسته شدم حوصله دعوا هم ندارم تورو خدا یه راحل بدید شوهرم راضی کنم کمتر بریم مشکل ام حل شه مرسی
این بار ک بچه ها دعوا کردن بگو مامان ببخشید ما یه روز قبل میایم بچه ها اذیت میکنن و ما نمیتونیم درست ...
این کار کردم فایده نداشت جدا رفتین نشست به گریه که میخوای برادرها رو از هم جدا کنی نزاریرهم ببینن انقدر گریه کرد شوهرم هم گریه اش گرفت انگار گناه کبیره کردین
بچه ها باورتون نمیشه! برای بچم از «داستان من» با اسم و عکس خودش کتاب سفارش دادم، امروز رسید خیلی جذذذابه، شما هم برید ببینید، خوندن همه کتابها با اسم بچه خودتون مجانیه، کودکتون قهرمان داستان میشه، اینجا میتونید مجانی بخونید و سفارش بدید بچه ها باورتون نمیشه! برای بچم از «داستان من» با اسم و عکس خودش کتاب سفارش دادم، امروز رسید خیلی جذذذابه، شما هم برید ببینید، خوندن همه کتابها با اسم بچه خودتون مجانیه، کودکتون قهرمان داستان میشه، اینجا میتونید مجانی بخونید و سفارش بدید
اره مدیر دیگه پدرشوهرم هم ناظم مثلا همین که میرسیم میگه اون هفته نیامدید چرا حالا قبلش زنگ زدیم توضی ...
اوووف واغن غیر قابل تحمله😣مادرشوهر منم مناسبتارو دوسداره همه رو دور خودش جم کنه از عروس گرفته تا داماد و دختر مثل شب عید و چارشنبه سورو و شب یلدا😕از این حرصم میگیره ک دخترا دامادش م دعوتش میکنه ولی من حق ندارم هیچ سالی ی عید و پیش خانوادم باشم