چندشب پیش اقای همسر درحال عشقبازی گردن منو کبود کرد منم یه دوسه روزی نرفتم خونه مامانم اینا تا یکم کمرنگ شه خلاصه یکم که کبودی از بین رفت رفتم خونشون مامانم اصلا به روش نیاورد تا اینکه داداشم که 14سالشه دید یهو گفت گردنت چی شده گفتم حشره زده نمیدونم از کجا اومدن بد نیش میزنن.یه زوم کرد رو گردنم گفت نهههه گزیدگی حشره اینجوری نمیشه مامانم گفت چیکااار داری اخه ....یهو داداشم گفت شوهرش زدتش؟؟؟اره زدتش؟؟؟واااای منو مامانم داشتیم از خنده میترکیدیم اخرش مامانم بحثو عوض کرد