ترس نداره ها!!!!
من مادربزرگم کاملا بالا سرش بودم تا تمام کرد خودم چشمش و پاهاش بستم خودم
و خودم داخل قبر گذاشتمش روشو باز کردم اگر میذاشتن خودم غسلش میدادم
خیلی خیلی عاشقش بودم ولی انگار قرار بود من اینکارا رو انجام بدم
ولی بعد فوتش اشتیاق به مرگ دارم تا برم کنارش چون وابسته اش بودم
خداوند جمیع رفتگان بیامرزه