2777
2789

امروز رفتیم از صبح خونشون پدر شوهرم تو زمین کشاورزی کار میکنه امروز جمعه هست شوهرم رفت کمکش منم با مادر شوهرو خواهر شوهرم موندیم 

اینم بگم که خیلی مادر شوهرم بی خیال خونه هست خونش همیشه کثیفه هیچ وقت مرتب نمیکنه از اولش اینجوری دیدم درست بشو هم نیست ما شهرستانیم اونا تو روستا 

صبح ساعت ۱۰ یا ۱۰ و نیم با خواهر شوهرم حیاتشونو که خیلی کثیف بود جارو کردیم منم هی ضرف میشستم از گوشه کنار خونه ضرفای کثیففو پیدا میکردم میشستم یا هی چایی دم میکردم و استکانا رو میشستم خواهر شوهرمم صبح قبل ما خونه رو جارو کرده بود اتاقو آشپزخونه به ه۷م ریخته و کثیف بود بعدمادر شوهرم هی میگفت به خواهر شوهرم الان وقت کار کردن توعه اگه خونه کثیفف باشه تو رو میگن نه منو میگن دختر دم بخت کار نمیکنه خونشون کثیفه منم همراهی میکردم میگفتم اره به جای تلویزیون دیدن خونه رو مرتب کن و این حرفا 

یه چیزی بهت بگم؟ همین الان برای خودت و عزیزات انجام بده.

من توی همین نی نی سایت با دکتر گلشنی آشنا شدم یه کار خیلی خفن و کاملاً رایگانی دارن که حتماً بهت توصیه می کنم خودت و نزدیکانت برید آنلاین نوبت بگیرید و بدون هزینه انجامش بدید.

تنها جایی که با یه ویزیت آنلاین اختصاصی با متخصص تمام مشکلات بدنت از کمردرد تا قوزپشتی و کف پای صاف و... دقیق بررسی می شه و بهت راهکار می دن کل این مراحل هم بدون هزینه و رایگان.

لینک دریافت نوبت ویزیت آنلاین رایگان

فقط اومدم بگم:ظرف

سکانس اول: یه خانم باردار همراه با خواهرش میان تو اتاق سونو، از اولش که میان قبل از اینکه کار شروع بشه دوتاشون هق هق گریه میکنن، وقتی سونوی انتی رو انجام میدم میبینم نرماله و میپرسم چرا گریه میکردید میفهمم، شوهر بیمار اونقدر استرس برای پسر بودن جنین به زنش وارد کرده که مادر و خواهرش از استرس اینجوری به گریه افتاده بودن...سکانس دوم: خانم حدودا سی و چند ساله ای مادر مسنش رو به تنهایی از روی ویلچر روی تخت سونو میذاره، صبر و متانتش در برخورد با مادر پیرش واقعا توجه آدم رو جلب میکنه، چکاپ قبل از سیتی آنژیو و احتمالا جراحی قلب بعدش هست، نکته عجیب اینکه همون خانم رو چند ساعت بعد همراه آقای مسنی میبینم، صبورانه اون رو هم از روی ویلچر بلند میکنه، بخاطر تکرر ادرار پیرمرد رو آورده، بهش میگم شما چند ساعت پیش نیومده بودید؟ میگه چرا مادرم رو آورده بودم ولی تنهایی نمیتونستم ویلچر پدر و مادر رو همزمان بیارم، مادر رو گذاشتم خونه و پدر رو آوردم. من متعجب میمونم، انسانها چه ظرفیت عجیبی در صبر، کمال وفضیلت دارن، و لقب اشرف مخلوقات چقدر شایسته بعضی ادمهاست، ناخودآگاه یاد اون اقایی میفتم که اصرار داشت بچه اش حتما پسر باشه، اصلا تصوری از اینکه دخترش میتونه چنین انسان پراز فضیلت و کاملی باشه، داره؟

بععد مادر سوهرم گففت عزیزم ناراحت نشو من تو رو هم میگم ععروسمی باید کار کنی لباسارو بشور خونه تکانی بیا بکن خونم کثیفه هیچ وقت کمک نمیکنی بیا ببر ففرشامو تو حیاتت بشور منم گفتم مامان من ففرشای خخودمو نمیتونم بشورم چه برسه به فرشای تو خواهر شوهرمم از من دفاعع کرد

 گف مامان زن داداش چرا باید لباسای ما رو بشوره چرا باید ففرشای ما رو بشوره 


ارسال نظر شما

کاربر گرامی جهت ارسال پست شما ملزم به رعایت قوانین و مقررات نی‌نی‌سایت می‌باشید

2790
2778
2791
2779
2792
داغ ترین های تاپیک های امروز
توسط   ابرو_کمونیa  |  3 ساعت پیش
توسط   naziiiiiiiiiiiii6971  |  3 ساعت پیش