بچه ها چند وقت پیش دزد اومد خونمونو و من از اون روز خیلی حساس شدم مثلا اینجوریکه موتور بابام تو حیاط بود دیدم صدای موتور میاد ترسیدم گفتم دزد اومده موتورو ببیره در صورتی که ی ادم دیگه داشت با موتورش میرفت 😐😂خب حق بدین همش ترس تو دلمه.گفتم وای مامان سکته کردم ی لخظه گفت ی بار سکته کنی!😔سکته کنی ما راحت شیم😔
مثلا زمانایی که اعصابش خورد میشه ی چیزایی بهم میچسبوونه میگا مث دخترای ... مث دخترای فلاان مث دخترای بیسار 😪بعد ما کلا زیاد تو خونه میمونیم فوقش تا سر چهار راه ی ذره هوا به ولمون بخوره ... مسافرت و... اصلااا نمیریم شاید خدا ی فرجی کنه بعد ۴ سال تا ی جای نزدیک بریم بچه تر که بودم میگفتش چیههههه هر روز بریم بیرون😐منتظر کسی هستی😔😔بچه ها شما بودید نمپوسیدید تو خونه؟؟ فکر کنید من یکسال کامل تو خونه بودم مامان باردار بود و کروناهم رود فووقش ی کاره واجب بود میرفتیم سریع میومدیم
اینم بگم من خطاکار نیستم که لایق این حرفا باشم😔😔
من چجوری باید باهاش رفتار کنم؟؟؟
بعدا که بهش میگم شما این حرفوزدی سریع تغیرش میدا میگه تو بد فهمیدی😔😔