پدر من یه باغ انگور داره گه کشمش کردیم دیروز جمع کردیم کشمش هامونو پنج کیلو هم بابام داد به من بدم به مادرشوهرم ،امروز از ساعت هفت پل شدم تمیزشون کردم ظهر رفتم بالا بدم از در که وارد شدم خواهر شوهرم دراز کش نه سلام داذ بهم دخترمم سلام ذاذ سرشو تکون داد بعد من کشمش هارو دادم خواهر شوهرم برگشت گفت اینا رو با گردو میخورن اینجوری چطور بخوریم گردوشم بیار مادرشوهرمم گفت پری گردو کو پس گفتم که گردو نداریم فقط کشمش داریم چندروز پیش فقط دوکیلو برا دخترم گردو خریدیم ایناهم دیدن گفت اونروز خریدین ،منم هیچی الکی گفتم الان غذام میسوزه اومدم خونه،ار این ناراحتم حتی یه تشکر نکردن وانتظار دارن اون دوکیلو گردو رو بدیم به اونا شما باشید میدید مگه ؟والاه هنوز نتونستیم پولشو بدیم این ماه میدیم نمیدونم به شوهرم بگم یانه
چ بی ادبن.حالا پدرت داد دستش درد نکنه تو چرا پاک کردی.همونجوری میدادی.سال بعد دیگه نده اگرم گفتن بگو گردوشو میخرین ی کمم کشمش بخرین چون مشتری اومد برای باغ بابام ی جا خریدن
افرین اسی الان تو این شرایط پدر مادرت چقد زحمت میکشن میدی به اینا اصلا بلدن ی زنگ بزنن از بابات تشکر کنن ول کن تورو خدا یا یبار یچیزی دادن بهت بدی به خانوادت تو رو خدا نکن نده اصلا موند تو خونت کپک زد دور بنداز ولی به ادم قدر نشناس نده
فعلا ب شوهرت چیزی نگو ، یعنی حالت گلایه و شکایت نگو ولی ی دفعه ک حالتون خوب بود یهو حرفش ک افتاد بگو وای راستی میدونی چی شد این کارو کردم این طوری شدو اینا ...
سبک زندگی خودت را داشته باش و از متفاوت بودن نترس و حتی اگرنتیجه اش تنهایی بود، بدان که تنهایی، بهتر از بودن در میان کسانی ست که تورا درصورتی دوست دارند که مانند آنها رفتارکنی.