دیروز بعداز چند ماه قرار شد منو کوچولو رو ببره گردش ی جا رفتیم ک ی قنات مانند بود و ما اونجا بودیم ک دیدم ی زنو شوهر همسن خودمون اومدن و اناهم بچشون مث ما کوچیک بود
بعد متوجه نکاهای شوهرم شدم ب اون خانومشدم بروی خودم نیوردم رفتیم ی جای خلوت رو گیر اوردیم و دوباره متوجه نکاهای شوهرم ب اون خانوم شد
منمگزاشتم ی دل سیر نگاش کنه(من بابام فوت کردع نزدیک سالگردشم ب حدی دلم میگیره ک میخوام بمیرم)
حالا بچها اون خانوم موهاشو سبز کرده بود میشه مال اون بود؟؟؟
من قبلا یکسال پیش موهامو با اسپری سبز میکردم و شوهرم خییییلی دوست داشت دیگ بعدازون ی جریاناتی پیش اومد بین منو شوهرم اختلاف افتاد و باعث شد ک خونوادش هی بگن فلانی موهاشو ابی کرده و مسخرش کنن مثلا ی زن دیگ رو میگفتن همین باعث شد ک من دیگ موی فانتزی رنگ نکنم
میگن موهامو رنگ کنم؟
اون خانوم جالبه متوجه نگاهای سنگین شوهر من شد و بازاومد دقیقا روبروی شوهرم هی فرت فرت باشوهرش عکس میگرفتن