سلام.بچه من 5سال و 9ماهشه یسری خاطرات توی ذهن بچم هست که مربوط میشه به 9ماه الی یکسال پیش میشه البته برای اون خاطره بدی نیست ولی برای من خاطره های بدی بحساب میان اعصابم خراب میشه چندباری اسمشون رو اورده من گفتم که دیگه تموم شده و دیگه حرفشو نزن یا اسمشو نیار .بچم ماشالله باهوشه میفهمه که من خوشم نمیاد بخاطرمن حرفشو نمیزنه یا وقتی میخواد بگه یواشکی میگه که من ناراحت نشم البته من ناراحتیم رو بهش نشون ندادم فقط عادی گفتم تموم شده و حرفشو نزن دیگه ما بااون خانم کاری نداریم اسمشو نیار الان هرچندماه یکبار بحثشو میاره و میگه بخاطر همین مطمعنم توذهنش مونده الان نمیدونم چکار کنم تا برای همیشه اون خاطرات رو فراموش کنه