آره والا، مهمونداری که اصلاً در توان ما نیست. بهترین مهمونم که باشن که همه کارهاشون رو بکنن، بازم یه سری کار رو دوش خودمونه.
مامان منم کاری نیست. اصلاً بلد نیست از کسی مراقبت کنه.
تو خونه خودشون اینجوری نیستا، ولی میگه من تو خونه دیگه اصلاً نمیدونم چیکار کنم و چه جوری آشپزی کنم.
یه سری شروع کرده بود میگفت ببین مثل فلانی و فلانی از بیمارستان بیا خونه ما، خیلی راحت تره، گفتم سختمه، نمیتونم تو اون حال. مخصوصاً هفته اول، دیدم دوباره گفت، گفتم اگر خیلی سختتونه به شما زحمت نمیدیم، میگم مادرشوهرم بیاد، بنده خدا حرفی هم نداره، دیگه کوتاه اومد.