سلام عزیزان نی نی سایتی
من قبلا اززندگیم اینجا گفتم
امشب بعد مدتها دلم پر بود وچشمان خیس دلم خواست بیام حرف بزنم دغدغه هم زیاددارم اما خب بعضیهاش جاش اینجا نیس
کشش نمیدم
من مادر۳۷ ساله ای هستم که زود ازدواج کردم وصاحب ۴ تابچه شدم(آخری ها خداخواسته ودوقلو)
همسرم الان۵۴ سالشه یه مرد ازمدل مردسالار اما خب خانواده دوست
پسربزرگم ۱۷ سالشه وماشالله یه سروگردن ازمن بلندترشده باهام خوبیم راحت بودم باهاش مشکل خاصی نداشتم سربه راهه واهل چیزی نیس فقط درس وورزش
اما از پارسال تاحالا رفتاراش تغییر کرده
میدونم توی بلوغه وطبیعی
مثلا چن تا کارش رابگم اینه که اسممو گاهی صدامیکنه ونمیگه مامان!
اون بقیه هم دارن یادمیگیرن
شوهرم یکباربهش توپید گفت زشته درست مامانتو صدا کن
ولی گاهی میگه باز وقتایی که شوهرم نیس
یا سربه سر خواهر وبرادر کوچیکش میذاره واونا هم لج میکنن
گاهی توی خودشه وکم حرف