نمیدونم چرا این حرفا رو برات مینویسم
من خارم تو چشم کل فامیل
دوران کودکی و نوجوانی خیلییییی سختی داشتم و همسرم از اون دوران با خبره
روزای یتمی و بی کسی
قول داد جبران بشه روزای بی کسیم.خدا کمکش کرد و من آرامش و باهاش تجربه کردم
اما خار شدم تو چشم همه
هیچ کس نمیتونه تو اقوام قبول کنه من همون دختر بچه ی یتیمم که هیچی نداشت و الان دارم اینجوری زندگی میکنم
البته همش لطف خداونده
❤️