اول خودم ک اوایل عروسیم رفتم کشومو باز کردم تاپ بردارم تا گرفتمش بالا دیدم یه دسته موی مشکی نرم از توش افتاد خیییلی ترسیدم شبم بود شوهرمم شب کار تنهای تنها
بعدی هم اینکه هروقت تو خونمون راه میرم سنگینی نگاه یه نفرو رو خودم حس میکنم اما برمیگردم هیچی نیست....
بچه ها باورتون نمیشه! برای بچم از «داستان من» با اسم و عکس خودش کتاب سفارش دادم، امروز رسید خیلی جذذذابه، شما هم برید ببینید، خوندن همه کتابها با اسم بچه خودتون مجانیه، کودکتون قهرمان داستان میشه، اینجا میتونید مجانی بخونید و سفارش بدید.