شوهرم منو داخل عروسی دوستم دید ولی من ندیدمش عاشقم شده بود تا اینکه من یک ماه بعدش خیلی اتفاقی رفتم مغازش سوپر مارکت داره بعدش گفتم۳۵برام کارت بکشه پولشو بده کلی هم گفت قابلتونو نداره و این حرفا من روسرش داد زدم گفتم لطفا کارت بکشید میخام برم کار دارم بعدش شب ک رفتم خونمون دیدم یکی داخل اینستاگرام پی ام داده شما امروز اومدین مغازه من ۳۵کارت کشیدین فکرکردم کم کشیده گفتم بله مشکلی پیش اومده گفت ن فقط میخاستم ببینم خودتونید یا ن گفتم امرتون هی خجالت میکشید چیزی نمیگفت بعدش گفت من عاشقتون شدم خیلی دوستتون دارم دلمو بدجور بردینو از این حرفامنم بلاکش کردم😂😂😂 چون تو یه محل بودیم تقریبا خونمونو پیدا کرد و داخل یه روز برفی دیدم ی خانومی اومد خونمون تا مامانشههههه با مادرم صحبت کرد و
قرار خاستگاری گذاشتن بعد یک ماه جواب بله دادم حالا شوهرم میگه دخترتون داخل مغازه ب من شماره داد ب خودم میگه اگه مغازم خلوت بود همونجا بهت میگفتم و تا بله نمیگفتی نمیزاشتم بری و حرفای دیگهههه......🙈😂😂