2737
2734
عنوان

این حرف شوهرمو نمیتونم فراموش کنم

538 بازدید | 30 پست

شب قبل زایمانم سر اسم بچه که قبلا توافق کرده بودیم دعوامون شد داشت دبه درمیورد یه چیز دیگه میگف منم ناراحت شدم از جا خوابم بلند شدم رفتم پایین خوابیدم گف یا برگرد سرجات یا  ول میکنم همه چیز همین الان میرم پشت سرمم نگاه نمیکنم  حالا اخرش اسمی که من دوست داشتم گذاشت ها اما دو هفته اس این حرفو زده از دلم بیرون نمیره یه جوریم نسبت بهش همش تو ذهنمه کسی که اینقدر راحت میگه میرم حتما یه جا یکی منتظرشه دیگه ،البته من رفتم رو تخت سرجام اما گفتم رو زمین راحت نبود جام نگفتم ترسیدم بری 

من تازگی مهاجرت کزدم چند روز  دعا کنید کار گیرم بیاد
ببین نظرات اینجا خیلی خوبه ها ولی تهش ادم نیاز داره یه ادم متخصص بهش بگه چیکار کنه. من خودم هربار مساله اینجوری برام پیش میاد میرم سراغ دکترساینا. بیا اینم لینکش بعد تازه خیالمم راحته که اگر مشکلم حل نشه پولمو کامل برمیگردونن.



2728
افسردگی بعد زایمان گرفتی چیزی نگفته  رنطرم یه تهدید عاشقانه بود حتی

این عاشقانه اس که میگه میرم؟؟؟؟ تازه گریه میکردم گف اینقدر زر زر نکن بالا سرم بگیر بخواب 

من تازگی مهاجرت کزدم چند روز  دعا کنید کار گیرم بیاد
2740

ن عزیزم چون حامله ای خیلی حساس شدی اون ب خاطر خودت میگفته که اذیت نشی

میشه برا اینکه ب امید خدا زودتر عروسی بگیریم بریم خونه ی خودمون صلوات بفرستین    متأهل و متعهد   فداتبشمممم که هم جانیوو جانانی
2706
ارسال نظر شما

کاربر گرامی جهت ارسال پست شما ملزم به رعایت قوانین و مقررات نی‌نی‌سایت می‌باشید

2741
2687