شب قبل زایمانم سر اسم بچه که قبلا توافق کرده بودیم دعوامون شد داشت دبه درمیورد یه چیز دیگه میگف منم ناراحت شدم از جا خوابم بلند شدم رفتم پایین خوابیدم گف یا برگرد سرجات یا ول میکنم همه چیز همین الان میرم پشت سرمم نگاه نمیکنم حالا اخرش اسمی که من دوست داشتم گذاشت ها اما دو هفته اس این حرفو زده از دلم بیرون نمیره یه جوریم نسبت بهش همش تو ذهنمه کسی که اینقدر راحت میگه میرم حتما یه جا یکی منتظرشه دیگه ،البته من رفتم رو تخت سرجام اما گفتم رو زمین راحت نبود جام نگفتم ترسیدم بری