خسته شدم از اینکه دست بزنم به بچه مردم بگن آخی بدبخت بچه نداره...دست نزنم بگن چقد حسود و بدبخته بچه نداره...خسته شدم از بس لباس نوزاد خریدم و خاک خورد...خسته شدم بسکه به شوهرم گفتم طلاقم بده داماد شو بچه داشته باش پیر شدی....خسته شدم از بس خبر بارداری شنیدم خیلیا بعد من عروس شدن و دارن ولی من...خسته شدم هرجا بحث در مورد نازاییه میگن ساااکت این می شنوه و ناراحت میشه
خواهرم تو روم بگه تو نازایی و حسودی به بچم
منیکه جونمو براش میدم
عزیزم درکت میکنم چقدر ناراحتی
به هوش نیای؟مگه بی هوشی؟
😔قسمت ماها هم اینطوره چیکارکنیم دیگه
ی سوال
چرا ب عالم وادم میگید ک باردار نمیشید ومشکل دارید؟؟
اگه حرفی نمیزدی الان از رفتارای دیگران هم ناراحت نمیشدی.
چرا یه بچه به فرزند خوندگی نمیگیری عزیزم؟؟
یا لقاح تخمک اهدایی و اسپرم همسرت تو رحمت؟؟
گلم میشه مشکلتو بگی لطفا؟
فرد شب قراره با بی هوشی عکس رنگی بگیرم
تمام دعام اینکه دیگ به هوش نیام
خدا به حق شش ماهه اباعبدالله خودش یه نی نی بهت هدیه بده
منم خسته ام درکت می کنم ولی زندگی ادامه داره کاریش نمیشه کرد
نازایی قطعی هس؟
چنووقته ازدواج کردی؟چه مرد پاکی داری قدرشو بدون.مردای الان زن وبچه دارن دنبال کثافت کارین
دردش فقط یک هفته است برای مادرم
شوهرم داماد میشه و بچه دار میشه...دلم نمی خوا به پام بسوزه
ارسال نظر شما
این تاپیک قفل شده است و ثبت پست جدید در آن امکان پذیر نیستجدیدترین تاپیک های 2 روز گذشته
تاپیک های به روز شده
37 ثانیه پیش
43 ثانیه پیش
پربازدیدترین تاپیک های امروز
داغ ترین های تاپیک های 2 روز گذشته
داغ ترین های تاپیک های امروز