برم؟

مدیر استارتر

عضویت: 1399/02/06

تعداد پست: 211

سلام دوستان . والا امروز نتایج اومد و دارم درباره رشته ها انتخاب میکنم. ظهر تو دو راهی مهندسی و فرهنگیان بودم الان تو دو راهی شهرم یا یه شهر دیگ؟.سه تا رشته برق و مکانیک و کامپیوتر شهر خودم نمیتونم بیارم خواستم بپرسم میرزه واسه اینا برم یه شهر دیگ؟همه شرایط یه شهر دیگ رو هم در نظر بگیرین

1399/06/30

23:21

0 نفر لایک کرده اند ...

اظهار نظر

مشاهده افراد آنلاین

khazaei2000

عضویت: 1399/03/07

تعداد پست: 269

اگه فرهنگیان آوردی حتما برو

1399/06/30

23:22

0 نفر لایک کرده اند ...

mahboooobeh5

عضویت: 1398/12/20

تعداد پست: 16114

برای یه دختر خدایش رو بخوای حساب کنی توی مکانیک و برق براش کار نیست!

دیگه سیمکارت ندارم😐 توی تاپیکای سیاسی من دیگه حرف نمیزنم🤐🥺🌺🍃🍃درویشی تهی‌ دست از کنار باغ کریم خان زند عبور می‌کرد. چشمش به شاه افتاد و با دست اشاره ای به او کرد. کریم خان دستور داد درویش را به داخل باغ آوردند. کریم خان گفت: «این اشاره های تو برای چه بود؟»درویش گفت: «نام من کریم است و نام تو هم کریم و خدا هم کریم. آن کریم به تو چقدر داده است و به من چی داده؟»کریم خان در حال کشیدن قلیان بود. گفت: «چه می‌خواهی؟»درویش گفت: «همین قلیان، مرا بس است.»چند روز بعد درویش قلیان را به بازار برد و قلیان بفروخت. خریدار قلیان کسی نبود جز فردی که می‌خواست نزد کریم خان رفته و تحفه برای خان ببرد، که از قلیلن خوشش آمد و آن را لایق کریم خان زند دانست. پس جیب درویش پر از سکه کرد و قلیان نزد کریم خان برد. چند روزی گذشت. درویش جهت تشکر نزد خان رفت. ناگه چشمش به قلیان افتاد و گفت:«نه من کریمم نه تو. کریم فقط خداست، که جیب مرا پر از پول کرد و قلیان تو هم سر جایش هست.»🍃🌺🍃 امضامو هفته‌ای یکبار بروز میکنم🤗😍

1399/06/30

23:22

0 نفر لایک کرده اند ...

مامان الهام

بچه ها باورتون نمیشه! برای بچم از «داستان من» با اسم و عکس خودش کتاب سفارش دادم، امروز رسید خیلی جذذذابه، شما هم برید ببینید، خوندن همه کتابها با اسم بچه خودتون مجانیه، کودکتون قهرمان داستان میشه، اینجا میتونید مجانی بخونید و سفارش بدید.

mksh2

مدیر استارتر

عضویت: 1399/02/06

تعداد پست: 211

اگه فرهنگیان آوردی حتما برو

فرهنگیان شهر خودم میتونم . این سه تا رشته رو میگم

1399/06/30

23:23

0 نفر لایک کرده اند ...

سارا7979

عضویت: 1399/03/28

تعداد پست: 7616

کامپیوترو برو

یکم در مورد خودم توضیح بدم «به نام خدا هستم، از بچگی بزرگ شدم، تو بیمارستان به دنیا اومدم، صادره از شهرمون، همونجا بزرگ شدم، چند سال سن دارم، بابام مَرد بود، تو دوران کودکیم بچه بودم، با رفیقام دوست شده بودم، به دوست داشتن علاقه دارم، قصد ازدواج نه دارم، بعضی شبها که می خوابم خواب می بینم، تو خونمون زندگی می کنیم، تا حالا نمردم و...»

1399/06/30

23:23

0 نفر لایک کرده اند ...