هشت ساله عروسی کردم تو یه اتاق ۲۰ متری تو خونه مادرشوهرم با جاری و بچه های تخسش باشوهری که منو فردای عروسی گذاشت رفت شهرغریب باهمه چیش ساختم همش میگفتم خدایا یا اناق و اشپزخونه بدی بهم کافیه ازدست اینا فقط خلاص شم الان خدارو شکر یه خونه ۱۰۰ متری دارم
الان ب ديويست ميليون اندازه ي حموم دستشويي هم بزور ميشه
ارسال نظر شما
جدیدترین تاپیک های 2 روز گذشته
تاپیک های به روز شده
1 دقیقه پیش
1 دقیقه پیش
1 دقیقه پیش
پربازدیدترین تاپیک های امروز
داغ ترین های تاپیک های 2 روز گذشته
داغ ترین های تاپیک های امروز
