2777
2789

من یه بار خودکشی قلابی کردم. 🤣 فقط میخواستم شوهرمو بترسونم‌ بنده خدا خیلیم ترسید. حدودا" ۱۰ سال پیش بود. تا دو سال پیشم بهش نگفته بودم قلابیه. وقتی گفتم الکی بود ناراحت شد اول بعدش ولی خندید. گفت خجالت نمیکشی خیلی بیشعوریییی 🤣🤣🤣. گفتم خودت ساده ایه. وگرنه ادمی به جون دوستیه من ممکنه خودشو بکشه؟ آخه مامانش هی الکی میگفت خودمو میکشم و فلان اینا رو تحت تاثیر قرار میداد. واسه خنثی کردن حربه ی اون مجبور شدم‌ 

بچه‌ها، دیروز داشتم از تعجب شاخ درمیاوردم

جاریمو دیدم، انقدر لاغر و خوشگل شده بود که اصلا نشناختمش؟!

گفتش با اپلیکیشن زیره لاغر شده ، همه چی می‌خوره ولی به اندازه ای که بهش میگه

منم سریع نصب کردم، تازه تخفیف هم داشتن شما هم همین سریع نصب کنید.

یه بسته قرص باز کن بریز دورت بعد خودتو بنداز زمین وقتی شوهرت اوند فکر میکنه قرص خوردی و سکته میکنه و ...

😂😂😂😂نمیری تو یبار اینکارو کردم نتجه نداد فقط کنار قرصا نخوابیدم اومدم اینور

ای وای چرا چند سالش بود 

۲۸سالش بودهنوزسالش نیومده بخاطرچیزالکی خونه اشوفروخته بودنتونست خونه ی دیگه بخره 

من از تبار زنهای تکراری نیستم من از نسل همان تافته های جدا بافته ام..
۲۰ تا استامینوفن بخور حالت بد میشه ولی نمیمیری سوال اصلی اینه که چطوری بمیرن نمردن که کاری‌نداره

این چه راهنمایی هست میدونی استامینوفن چقد بده واسه کبد اره بیست تا بخوره نمیمیره ولی تا اخر عمرش یا باید با نصف کبدش زندگی کنه یا پیوند بزنه این چه حرفیه زدی 

بعدشم همون ک گفتی حالت بد میشه میدونی چقددددر دردناکه

۹.۹.۹۹ بهترین اتفاق زندگیم افتاد☺️اگر کامنت من به شما کمک کرد یک صلوات مهمونم کنید 🌿وَأُفَوِّضُ أَمْرِي إِلَى اللَّهِ إِنَّ اللَّهَ بَصِيرٌ بِالْعِبَادِ💙
من یه بار خودکشی قلابی کردم. 🤣 فقط میخواستم شوهرمو بترسونم‌ بنده خدا خیلیم ترسید. حدودا" ۱۰ سال پیش ...

چجوری قلابی خودکشی کردی

دیگه سیمکارت ندارم😐 توی تاپیکای سیاسی من دیگه حرف نمیزنم🤐🥺🌺🍃🍃درویشی تهی‌ دست از کنار باغ کریم خان زند عبور می‌کرد. چشمش به شاه افتاد و با دست اشاره ای به او کرد. کریم خان دستور داد درویش را به داخل باغ آوردند. کریم خان گفت: «این اشاره های تو برای چه بود؟»درویش گفت: «نام من کریم است و نام تو هم کریم و خدا هم کریم. آن کریم به تو چقدر داده است و به من چی داده؟»کریم خان در حال کشیدن قلیان بود. گفت: «چه می‌خواهی؟»درویش گفت: «همین قلیان، مرا بس است.»چند روز بعد درویش قلیان را به بازار برد و قلیان بفروخت. خریدار قلیان کسی نبود جز فردی که می‌خواست نزد کریم خان رفته و تحفه برای خان ببرد، که از قلیلن خوشش آمد و آن را لایق کریم خان زند دانست. پس جیب درویش پر از سکه کرد و قلیان نزد کریم خان برد. چند روزی گذشت. درویش جهت تشکر نزد خان رفت. ناگه چشمش به قلیان افتاد و گفت:«نه من کریمم نه تو. کریم فقط خداست، که جیب مرا پر از پول کرد و قلیان تو هم سر جایش هست.»🍃🌺🍃   امضامو هفته‌ای یکبار بروز میکنم🤗😍
یه بسته قرص باز کن بریز دورت بعد خودتو بنداز زمین وقتی شوهرت اوند فکر میکنه قرص خوردی و سکته میکنه و ...

وای نه نکن اینکارو 


من یبار الکی مثلا خودمو زدم ب غش کردن  بعد شوهر دبوثم  محکم میزد تو گوشم ک ب هوش  بیام مثلا 

سیلی اوایو تحمل کردم ولی دومی رو ک زد. پومیدم از خنده  محکم زدم تو گوشش گفتم  تو اینجور منو بهوش نمیاری زودتر میکشیتم

وای یعنی ب همین سادگی  خدا رحمتش کنه

اره ممنون فقط یک روز مرخصی گرفته بودخونه اش تنهابودهمون روز خودکشی کرد

من از تبار زنهای تکراری نیستم من از نسل همان تافته های جدا بافته ام..
ارسال نظر شما
این تاپیک قفل شده است و ثبت پست جدید در آن امکان پذیر نیست

کاربر گرامی جهت ارسال پست شما ملزم به رعایت قوانین و مقررات نی‌نی‌سایت می‌باشید

2790
2778
2791
2779
2792