من برای کمک حالی به مادرم خونشون اومدم ، اما بابام اگر کاری پیش بیاد ک لازم باشه با مادرم برن مثل خرید به من میگه تو هم با ما بیا ،میگم چرا میگه تنها نمیذارمت
انگار ک من دزد باشم در اتاقش قفل می کنه و در گوشی به مادرم میگه خوشم نمیاد کسی خونه باشه وقتی نیستم
با خواهرمم همینطوره
مثلاً ما با مامانمم خونه باشیم یکدفعه یکدستی میزنه میگ کی اتاق من بوده پولم نیست
کلیدهای خونرو هم فردای عروسی ازم گرفتن از خواهرمم همینطور
انگار ما دزد مالشونیم یا اگر خونه باشیم میریم میدزدیم