گوش بل بلی

مدیر استارتر

عضویت: 1398/10/07

تعداد پست: 509

سلام بچه ها پسرم ۳ماهشه بعد گوشاش هی تامیشه روبالشت من هی درست میکنم چسبم زدم ب گوشاش کنده میشه کلاهم بدش میاد چیکارکنم درست بشه الان انگار بل بل شده بزرگ بشه اینجوری میمونه؟؟؟

خدایاخودت واسمون بسازتوبسازی قشنگتره، ایشالا یروزی بشه که هیچکس غصه هیچیونخوره...

1399/06/03

00:15

0 نفر لایک کرده اند ...

اظهار نظر

مشاهده افراد آنلاین

افسونگر_دلبر

عضویت: 1399/05/29

تعداد پست: 5856

هدبند بزن براش نذار اینجوری شه

از وقتی میام نینی سایت حس میکنم پیشونیم بوتاکس لازم داره یا انقدر از تاپیکا حیرت میکنم ابروهام میپره بالا همون بالا هم میمونه.یا تاپیک ظلم و زن آزاری و کودک ازاری میبینم اخم میکنم برای ساعتها😐😐هعییییی🤦‍♀️

1399/06/03

00:16

0 نفر لایک کرده اند ...

راپانزل_0098

عضویت: 1398/05/01

تعداد پست: 4132

عسیسم😃😍

پشت هر کاربری یک انسان است.🌱

1399/06/03

00:16

1 نفر لایک کرده اند ...

ریحانه

بچه‌ها، دیروز داشتم از تعجب شاخ درمیاوردم

جاریمو دیدم، انقدر لاغر و خوشگل شده بود که اصلا نشناختمش؟!

گفتش با اپلیکیشن زیره لاغر شده ، همه چی می‌خوره ولی به اندازه ای که بهش میگه

منم سریع نصب کردم، تازه تخفیف هم داشتن شما هم همین سریع نصب کنید.

مهرآس

عضویت: 1397/01/22

تعداد پست: 4989

من شنیدم بایدم عمل کنن

لطفا اگه دوست داشتین برای مامانم صلوات بفرستین🖤🙏

1399/06/03

00:16

0 نفر لایک کرده اند ...

mahboooobeh5

عضویت: 1398/12/20

تعداد پست: 16114

به بغل بخوابونش

اگر الان حالت بگیره همینطوری میمونه

دیگه سیمکارت ندارم😐 توی تاپیکای سیاسی من دیگه حرف نمیزنم🤐🥺🌺🍃🍃درویشی تهی‌ دست از کنار باغ کریم خان زند عبور می‌کرد. چشمش به شاه افتاد و با دست اشاره ای به او کرد. کریم خان دستور داد درویش را به داخل باغ آوردند. کریم خان گفت: «این اشاره های تو برای چه بود؟»درویش گفت: «نام من کریم است و نام تو هم کریم و خدا هم کریم. آن کریم به تو چقدر داده است و به من چی داده؟»کریم خان در حال کشیدن قلیان بود. گفت: «چه می‌خواهی؟»درویش گفت: «همین قلیان، مرا بس است.»چند روز بعد درویش قلیان را به بازار برد و قلیان بفروخت. خریدار قلیان کسی نبود جز فردی که می‌خواست نزد کریم خان رفته و تحفه برای خان ببرد، که از قلیلن خوشش آمد و آن را لایق کریم خان زند دانست. پس جیب درویش پر از سکه کرد و قلیان نزد کریم خان برد. چند روزی گذشت. درویش جهت تشکر نزد خان رفت. ناگه چشمش به قلیان افتاد و گفت:«نه من کریمم نه تو. کریم فقط خداست، که جیب مرا پر از پول کرد و قلیان تو هم سر جایش هست.»🍃🌺🍃 امضامو هفته‌ای یکبار بروز میکنم🤗😍

1399/06/03

00:16

0 نفر لایک کرده اند ...