2777
2789
عنوان

«شعر٩»

| مشاهده متن کامل بحث + 69110 بازدید | 13597 پست
شعر ها گفتم ولی حرف دلم ناگفتنیست در نگاه خیس خود دردم نمایان میکنم مهریماه

من پریشان تر از آنم که تو میپنداری،
شده آیا ته یک شعر، تَرَک برداری؟!

😢

میگن وقتی سجده میکنی فکر کن سرت رو روی پای خدا گذاشتی از وقتی شنیدم دلم نمیخاد سرمو از سجده بردارم .......

بچه‌ها، دیروز داشتم از تعجب شاخ درمیاوردم

جاریمو دیدم، انقدر لاغر و خوشگل شده بود که اصلا نشناختمش؟!

گفتش با اپلیکیشن زیره لاغر شده ، همه چی می‌خوره ولی به اندازه ای که بهش میگه

منم سریع نصب کردم، تازه تخفیف هم داشتن شما هم همین سریع نصب کنید.

تو نیستی که ببینی چقدر تنهایم کشدار و بی پایانست روز و شبهایم دیگر قلم هم یاور من نیست انگاری پر ...

وااااو!👌💜💛💜



زمان گذشت!
شب آمد!
سحر رسید و هنوز...
به چشمِ بسته یِ ما خواب خوش نمی آید...!
احسان-افشاری#  

حضرتِ درمان بیا...!💛                                                اَللهُمَّ عَجِّل لِوَلیکَ الفَرَج؛ آمین.

کاش میفهمیدی 

        ادم از یک جا ب بعد 

             کنار میکشد اهلی خودش میشود 

                 مگر یک ادم چقدر میتواند مهربان باشد ...

                     و تو هی سیلی بزنی 

                          به 

                                احساسش...♥

بیـدار مانده ام کـه تـو را مثنـوی کنـم


آسـوده تر بخواب ، عزیز دلـی هنـوز . . .



💔

میگن وقتی سجده میکنی فکر کن سرت رو روی پای خدا گذاشتی از وقتی شنیدم دلم نمیخاد سرمو از سجده بردارم .......

.


هر کسی

به اندازه ی دلتنگی هایش

درگیر شب است...



#ليلا_مقربى

                                                                                                                                                                                                   
پاییز آمد زودتر... از ماه شهریور خشکیده اند و بی ثمر  انگورهایم مهریماه

به او گفتم فقط غروب ها تو هوای مرا داشته باش...
غروب های بی تو بوی مرگ می دهد.
غروب شد ...
رفت... نیامد ...
بوی مرگ گرفتم...




میگن وقتی سجده میکنی فکر کن سرت رو روی پای خدا گذاشتی از وقتی شنیدم دلم نمیخاد سرمو از سجده بردارم .......

ممنونم🥀 دیوار مست و پنجره مست و اتاق مست این چندمین شب است که خوابم نبرده است

نتوانست فراموش کند مستی را
هر که از دستِ تو یک قطره مِی‌ ناب گرفت
کی به انداختن سنگ پیاپی در آب
ماه را می‌شود از حافظه آب گرفت؟!
فاضل-نظری#  

حضرتِ درمان بیا...!💛                                                اَللهُمَّ عَجِّل لِوَلیکَ الفَرَج؛ آمین.



خیلی خوشگل نبود

یه صورت معمولی داشت، با چشمای معمولی و مهربون.

اما؛

اما قشنگ می خندید...

انقد قشنگ می خندید که آدم احساس می کرد هیچکس تو دنیا مثل اون بلد نیست بخنده!

راستش همه کار کردم که به دستش بیارم...

چند سالی هم بودیم با هم.

دروغ چرا! همه چی هم خوب بود.

دوسم داشت؛ دوسش داشتم.

اما انگار آدم وقتی داره به آرزوهای بزرگش می رسه یادش میره که چقد آرزوهای کوچیک هم داشته!

یادمه یه بار خسته از سر کلاس برمی گشتم خونه که تو راه زنگ زد و گفت بریم بیرون!

عدسی پخته بود... خودش کلاسش رو نرفته بود که درستش کنه و بیاره تا بتونیم با هم بخوریم.

یکم شور شده بود؛

به شوخی غر زدم بهش که چرا انقد شور آخه دختر! گلوم سوخت!

ولی بعد فوری نوک دماغشو گرفتم کشیدم و گفتم: با این حال، باورکن این خوشمزه ترین عدسی بود که تا حالا خورده بودم !

می دونستم بلده خوب غذا درست کنه؛

فقط چون عجله ای بوده این یه دفعه اینطوری شده.

اون موقع ها آرزوم همین چند لحظه نشستنا کنارش بود.


یه مدت که گذشت الکی بهانه گیر شدم؛

هر بار سر یه چیزی ناراحتش می کردم؛

همه کارم کرد واسه موندنما!

اما من دیگه رویاهای جدید تو سرم داشتم؛

و از نظر من اون سد راه تک تکشون بود.

واسه همین یه روز بی دلیل گذاشتم و رفتم.


الآن یک ماهی میشه که برگشتم ایران.

دیروز عصر خیلی اتفاقی توی پارک دیدمش.

برعکس من که هر دفعه یه چیز می گفتم و هر روز یه رنگ عوض می کردم؛اون انگار خیلی عوض نشده بود...

فقط یه ذره پیر شده بود، یه ذره هم آروم تر.

با همون تیپ و قیافه!

نمیدونم چرا با وجودی که ازش فاصله داشتم، ولی انگار بوی عطرشو حس میکردم. نمیدونم شایدم خیالاتی شده بودم…

گاهی وقتا لبخند می زدا اما خنده هاش دیگه اون شکلی نبود...

چشاشم هنوز مثل قبل مهربون بود اما برق اون سالها رو نداشت.

همین طوری زل زده بودم به صورتش؛

یه تیکه از موهای جو گندمیشو دزدکی دیدم از زیر روسریش؛

همون روسری که من براش خریده بودم؛

باورم نمی شد هنوز نگهش داشته

باشه!

داشت یه دختر بچه رو توی تاب هل می داد که مامان صداش می زد.


میدونی من آدمای زیادی رو شناختم تو این مدت...

اما انگار هیشکی مثل اون دوست دارماش بوی موندن نمی داد.

یه لحظه دلم خواست زمان برگرده و بشیم همون دو تا دانشجوی ۲۰ ۲۲ ساله که عصرا بعد کلاس از ذوق و شوق بودن کنار همدیگه همه کوچه ها و خیابونای شهر و قدم می زدن، بدون اینکه حتی یه لحظه خسته بشن

اما...

الان ساعت ۱۰ شبه و اون احتمالا داره کنار خانوادش عدسی خوش نمک می خوره. منم همچنان روی صندلی پارک نشستم و به اون سالها فکر می کنم؛ اما نه مثل اون خانواده ای دارم و نه کسی که حتی توی خونه منتظرم باشه.

می دونی یه چیزایی هست که آدم سال ها بعد می فهمه!

سال ها بعدی که دیگه خیلی دیره.

خیلی دیر…



میگن وقتی سجده میکنی فکر کن سرت رو روی پای خدا گذاشتی از وقتی شنیدم دلم نمیخاد سرمو از سجده بردارم .......

چرا تو؟

تنها تو؟

چرا تنها تو از میان آدمیان،

هندسه ی حیات مرا در هم می ریزی!


#نزار_قبانی


                                                                                                                                                                                                   
نتوانست فراموش کند مستی را هر که از دستِ تو یک قطره مِی‌ ناب گرفت کی به انداختن سنگ پیاپی در آب ماه ...


و ما که گریه نکردیم، گریه؟! نه! کردیم...

به ما چه مرد نباید که... ما که نامردیم!

 اگر که پنجره را سمت عشق می بستند

بدون شعر... و گریه چه کار می کردیم؟!

 زنی به خاک نشست و به چشممان زل زد

و ما که سایه ی خود را به جا نیاوردیم

 و قد کشید درون سکوتمان خورشید

و بر جنازه ی یک عشق، سایه گستردیم

 شما که درد کشیدید، درد را دیدید

به حال ما نرسیدید، ما خود ِ دردیم!

 خلاصه ی همه ی زندگی ما اشک است

بیا دوباره به آغاز شعر برگردیم 

 

از سید مهدی موسوی


آدمی به مرور آرام می‌گیرد

بزرگ میشود

‏بالغ میشود

و پای اشتباهاتش می‌ایستد

‏گذشته‌اش را قبول می‌کند،

نادیده‌اش نمی‌گیرد

‏می‌فهمد که زندگی یک موهبت است،

یک غنیمت است

‏یک نعمت است

و نباید آن را فدای آدم‌های بی‌مقدار کرد!

‏اصلا از یک جایی به بعد حال آدم خودش خوب می‌شود...




میگن وقتی سجده میکنی فکر کن سرت رو روی پای خدا گذاشتی از وقتی شنیدم دلم نمیخاد سرمو از سجده بردارم .......

ارسال نظر شما
این تاپیک قفل شده است و ثبت پست جدید در آن امکان پذیر نیست

کاربر گرامی جهت ارسال پست شما ملزم به رعایت قوانین و مقررات نی‌نی‌سایت می‌باشید

2790
2778
2791
2779
2792
داغ ترین های تاپیک های امروز
توسط   luciferrm  |  54 دقیقه پیش
توسط   dodo78  |  1 ساعت پیش