خواهرم میخواد بره کلاس دوم تو مهدشون یه پسره بود که (خونشونم نزدیک خونه مامانم اینا بود ،مامانم هر وقت میرف سوپری اگر این پسره بود همش سلام میرسوند واسه خواهرم) با خواهرم دوست بود
بچه مثل اینکه مریض میشه امپول که بهش میزنن میره تو کما بعد هم فوت میکنه
خواهرم زنگ زد با گریه گف ،دلم کباب شده ،چقد سخته بچه از دست دادن
بیایین امشب یه صلوات برای پدرو مادرهای داغ فرزند دیده بفرستیم همچنین صلوات برای این پسر قشنگ