2777
2789

دست آخر فقط سه چیز مهمه :


_چقدر عشق ورزیدی؟

_چقدر آروم زندگی کردی؟

_و چقدر دلپذیر و آروم از چیزایی "دست کشیدی " که برای تو نبودن !


خب قطعا وقتی الان این جمله های سئوالی رو خوندین کمی تو فکر فرو‌رفتین و‌توش غرق شدین(البته یسریاتون)

به این فکر کردی که اصلا این کارهارو انجام دادم؟اگ انجام دلدم چند بار ؟چند درصد؟از ته دلم بود؟واقعا راضی بودم؟خب عشق ورزیدن بنظرم سخت ترین کار بنظر میرسه ببینید عشق ورزیدن فقط به گفتن عزیزم مهربونم و بکار بردن این کلمه ها نیست ما فقط برداشت های نادرستی که تو صفحه های مجازی خوندیم و به گفتع خیلیا رو وارد زندگیمون کردیم عشق ورزیدن ینی همیشه حواسمون ب چشمای یکی باش ک ابری نش ینی وقتی میگم دوست دارم واقعا این حسو  داشته باشیم ینی بازیش ندیم ،خلاصه منظورم اینه چیزایی ک به یکی میگیم حتی ی کلمه عزیزم باید واقعی باشه باید واقعا عزیزمون باش وگرنه در غیر این صورت مفهومی نداره

دوم چقدر اروم زندگی میکنی؟خیلیامون بخاطر ترس از چیزایی ک ممکنه هر گز اتفاق نیوفته به لحظه لحظه زندگیمون گند زدیم همش پر از دل اشوبی و استرس و اضطراب بودیم ،همیشه بخاطر بتی ک از ادمای دورمون ساختیم و بخاطر اعتماد های نادرست و توقع های بی جا از بقیه اسیب دیدیم و ناامید شدیم و زندگیمونو باختیم خیلیامون بخاطر عشقای بی سر وته شب روز بجای کش اومدن لبامون سرخی چشمامونو تجربه کردیم خیلیامون ب جای پیچیدن صدای قهقهه هامون صدای زجه هامون تو بالشتا و بین دستامون خفه شد خب چرا؟تا کی؟چرا نباید خودمونو لایق یه زندگی بهتر کنیم؟چرا وقتی یکی بهمون میگ بیخیالش میگیم اینا جای ما نیستن؟چرا به این فکر نمیکنیم ک شاید اون چهارتا پله بالاتر از ماست و ما هنوز ی پله بالا نیومده پاهامون میلرزه؟چرا بای خنده هامونو فدای نفودن و ازارهای دیگرون کنیم چرا ؟اصلا ب این فکر کردین که اونام ب جای شما اینکارو میکنن؟قطعا ن ،حتی اگ بگیم تو خلوتشون ناراحتن هم برداشت غلطیع قبولش ندارم چون غم اگ رخنه کنه ب وجود ادم دیگ بود و نبود کسی مهم نیست و به تنهاییت پناه میبری پس بهتره یه قدم برای بهتر شدن زندگی ایده الی ک میخوای برداری حتی با وجود سختی ها

باور کن اگ جلوی اون مانع ها محکم وایستی تمام چیزایی ک از دست دادی رو جذب میکنی چون به داشته هات به مانع ها چیزه میشی باش میشی

سوم دست کشیدن از ادمای نادرست

ترس از دست دادن و نبودن خیلی از ادما تو زندگیم بوده،هممون تجربه اش کردیم (شامل هر کسی میتونه باش)ببینید این ترس از نبودن ادما در واقع ترس از تنهاییه اینکه ما حاضریم ادمای سمی و نادرست تو زندگیمون باشن اما تنها نباشیم و اصلا اون لحظه به این فکر نمیکنیم و لحظع ای به ذهنمون خطور نمیکنه که این ادم ها حضورشون پر از اسیب برای روح و روانمونه و ممکنه با نبودنشون با عزت نفس تر با انگیزه تر و بهتر بشیم چون ادمایی که هم قواره ادم نباشن مث لباسی ان که سایزت نیستن همونقدر ادمو زشت میکنن و معذب

ی بار چیره شو روی نشدن های زندگیت ،به خودت بقبولون که اونایی که بودنشون ضرره و دنبال منفعتن باید ریخت دور اونایی که همیشه نبودنشونو به بودنشون ترجیح میدیو باید خط بزنی

به زندگیت اکسیژن برسون ،چون در نهایت ی روزی اگه تو نریزشون دور اونا میندازنت دور پس تو اونی باش که ادمای غلطو دور میندازی

ژینا نوشت🤍🦋

در نهایتم طبق معمول ک وقت میزارید خیلی مهربونید و عزیزید 

ممکنه خیلیا الکی لایک کنن و نخونن ولی بازم سپاس 

تاویکم قفل میکنم چون یسریا حس بامزع بودن بهشون دست میدع 

باوان منید 

پرت# نویس 

وقتی با من حرف میزنی رفتار ارزونتو بزار توی جیبت:)                                              هیتلرم خوبه ها، اما من عاشق با پنیه سربریدنای چرچیلم                                                                                                                           https://t.me/Hich_zh

ارسال نظر شما
این تاپیک قفل شده است و ثبت پست جدید در آن امکان پذیر نیست

کاربر گرامی جهت ارسال پست شما ملزم به رعایت قوانین و مقررات نی‌نی‌سایت می‌باشید

2790
2778
2791
2779
2792