دلم حرفای قشنگ بعضی از کاربری های اینجارو میخواد....
دلم گرفته از بابته اینک ب این نتیجه رسیدم ک منتظر موندن برای رسیدن ب آرزوم چیز خنده داریه..اصلا راه رسیدن ب آرزوهم نمیدونم چیه
حالا از این ک بگذریم..اصلاااا دلم نمیخاد ناشکری کنم خودم ب خدا گفتم اگ نشه هم بازهم شکرت میکنم..اما ناراحتم خب آدمیزاد دیگ... دلم نمیخاااداصلا ناشکری کنم...همش میترسم چون ناراحتم خدا از دستم ناراحت بشه یاناشکری کنم...خب چیکار کنم فک میکردم ب آرزوم میرسم ن برای خودم حتی گفتم شاید اگ این اتفاق بیفته یکم حال پدرم عوض بشه..حالا ک نیفتاده هم نمیخام گلگی کنم ب خدا نمیدونم چیکار کنم نمیدونم..میخام ناراحت باشم از طرفی میترسم ناشکری بشه
(دوستای عزیزم لطفااا لطفااا انرژی منفی ندیر خودم ب اندازا ی کافی حالم بده)