«شعر٧»

واقعا نخوابیدین از دیشب،😍😍😃

من به زندگی کردن

رضایت دادم

به خاطر برگ ها

و به خاطر دوستانم

سگ ها و گربه ها

و به خاطر چند عشق ِ

زود گذر

من به زندگی کردن

رضایت دارم

به خاطر تماشای

لحظه ها

بیژن جلالی 

من نخوابیدم ولی اعتصامی تازه بیدار شده 

شوخی کردم 😝😂

چالش امروز:

دیده بگُشودی و انگار زمان احیا شد
قلبم بِرُبودی و تا راس مکان دریا شد
من تورا خواهم دید ساعت سه دربیشه
روی پل ، تنهایی،برق گل چوون شیشه
آمدم من سال ها ، روی پل ایستادم
چون مترسک بودم ، لال بود فریادم
این پلِ تنهایی ، گشته با من عجین
حرف ها دارد دل ، می کند پاورچین
دیگر از ما بگذشت،پیر و فرتوت شدم
چون پلِ تنهایی ، ازبر عشق تو همچو مفلوک شدم
عمر ها میگذرند ، نبض ها نا میزان
سپری شد عمرم ، اَلَکم آویزان
این نشانی ست اگر ماند برو، می نویسم برگل
آمدم ، تو نبودی مُردم،قبر من پای پل

ترنم_ترنم#  

افرین😍😍

عه هستین سلااام 

ممنون

خواستم بر چالش تگتون کنم گفتم شما دیروز رفتین  دیگه نکردم

نبابا مگه من بلدم شعر بگم اخه۰🥴

😒😒😒 الان ما بادیم؟

بلد بود 

ای خدا نکشتت😂😂😂

😂😂😂😂

ولی دارم نویسندگی میکنم 😎

سلام ممنونم🌹🌹🌹

افریییین😍😍😍

دستی به روسریم کشیدم و مرتبش کردم ..چادرمو سرم کردم ..تا پام رو از در بیرون گزاشتم موج سرمای شدیدی به صورتم خورد ...سرم رو..روبه اسمون بلند کردم ..خیسی دونه های برف رو روی گونه هام حس کردم ...لبخند عمیقی روی صورتم نشست ...با احتیاط روی زمین قدم برمیداشتم تا سر نخوردم ...سوار اتوبوس شدم ..روی صندلی نشستم و گونه های تب دارم رو به شیشه تکیه دادم ...با دستم حرف Aرو روی شیشه کشیدم ...با چشم های اشکی بهش خیره شدم .غرق شدم توی خاطراتم ...از اتوبوس پیاده شدم ...به سمت دختر بچه که توی دستش گل بود رفتم و چند تا شاخه گل رز خریدم ...رسیدم همینجاست .تابلو زده بود ..🌹مزار شهدا 🌹..سلام امیرم ...اومدم دیدنت..کنار قبر دراز کشیدم ...برام مهم نبود که خیس بشم ...هیچی جز امیر برام مهم نبود ...امیر دلم برات تنگ شده ...دستم رو روی عکسش کشیدم...فردا عروسی دخترته ولی تو نیستیی ...جات خالیه ...ولی میدونم که حتما میای و مارو میبینی ...امیر اخرین روز که میخواستی بریو یادته ...گفتی زینب رو میسپارم دستت ..گفتی میدونم خوب بزرگش میکنی ..ببین حالا چقدر خانوم شده .گفتی میرم که شماها توی آرامش باشین .....همیشه تو رو کنارم حس میکنم ...اومده بودم کارت عروسی زینب رو بهت نشون بدم ....اومدم بگم مراقبش باش...امیر خیلی دوست دارم ..تو رفتی تا زینب و زینب های دیگه لباس عروس به تن کن و شاد برن خونه بخت ...بهت افتخار میکنم مرد من 🌹🌹

اسم مستعاره🌹

🌼به یاد شهدا🌼

نوشته خودمه😅