واقعیت همینه منتها ما سختش میکنیم هر ادم گناه کاری هم تو جهنم لایه سوزی میشه تا روزی که پاک بشه و به مقصد نهایی برسه
" تو مرا آزردی !...که خودم کوچ کنم از شهرت !تو خیالت راحت !میروم از قلبت!میشوم دورترین خاطره در شبهایت !تو به من میخندی !و به خود میگویی ، باز می آید و میسوزد از این عشق ولی...برنمی گردم ، نه !میروم آنجا که دلی بهر دلی تب دارد ...عشق زیباست و حرمت دارد ... " (سهراب سپهری)
ببین منم به همین مشکل خورده بودم.😢خانمای اینجا بهم دکترساینا رو معرفی کردن و منم از یکی از دکتراش ویزیت آنلاین گرفتم از خونه. و خیلی راضی بودم و مسالمم حل شد😍 بیا اینم لینکشایشالا که مشکل توهم حل بشه😘
هر ادم گناه کاری با گناهی که مرتکب میشه یه لایه شر دور خودش به وجود میاره که این لایه ها باید تو جهنم بسوزن تا دوباره اون ادم بشه همونی که بود فقط زمان لایه سوزی بستگی به تعداد گناه های ادما داره ولی یه روزی همشون به پایان میرسن
" تو مرا آزردی !...که خودم کوچ کنم از شهرت !تو خیالت راحت !میروم از قلبت!میشوم دورترین خاطره در شبهایت !تو به من میخندی !و به خود میگویی ، باز می آید و میسوزد از این عشق ولی...برنمی گردم ، نه !میروم آنجا که دلی بهر دلی تب دارد ...عشق زیباست و حرمت دارد ... " (سهراب سپهری)
واقعیت همینه منتها ما سختش میکنیم هر ادم گناه کاری هم تو جهنم لایه سوزی میشه تا روزی که پاک بشه و به ...
یکی بود میگفت که اصلا جهنم اون چیزی که ما فکر میکنیم نیست در واقع جهنم حاصل رفتارای زشتیه که توی وجود ما رخنه کرده و ذاتمونو کثیف کرده مثلا حرص و طمع و این توی عالم باطن خیلی هزار هزار برابر بیشتر از آتش انسانو زجر میده و تا وقتی این خصلت از وجودش پاک نشه اون فرد نمیتونه به سمت خداش بیاد
مگر شما از وجود بهشت و جهنم صد درصد مطمئنی که از حرف من نا مطمئن قرار نیست بعدش چیزی باشه هر چقدر زنده ایی باید لذت ببری . تلاش کنی . حقتو بگیری . خطا نکنی و ظلم نکنی که طبیعت به شکل درست خودش ادامه بده و مرگ و میر جز طبیعت و ما چیطی عیر این نیستیم ولی چون از مرگ میترسیم و توی زندگیمون به سعادت نرسیدیم یا حقمونو نگرفتیم منتظر پاداش بهشت و یا جهنم هستیم در اصل خودمونو تسکین میدیم
یکی بود میگفت که اصلا جهنم اون چیزی که ما فکر میکنیم نیست در واقع جهنم حاصل رفتارای زشتیه که توی وجو ...
دقیقا در واقع هیزم جهنم برای هر فردی اعمال اشتباهیه که مرتکب شده
" تو مرا آزردی !...که خودم کوچ کنم از شهرت !تو خیالت راحت !میروم از قلبت!میشوم دورترین خاطره در شبهایت !تو به من میخندی !و به خود میگویی ، باز می آید و میسوزد از این عشق ولی...برنمی گردم ، نه !میروم آنجا که دلی بهر دلی تب دارد ...عشق زیباست و حرمت دارد ... " (سهراب سپهری)