خواستگار

بعد ازدواج ...مامانم و بابام کلا فهمیدم آدمای خودنما هستن...چون شوهرم غریبه بود مامانم یه طوری رفتار میکرد که مثلا خیلی عزیزم واسشون و هزارتا فیلم حتی ازدواج کردم شنیدم گریه کرده واسم ولی میدونم همش فیلمه منو میخواست واسه ایام تنهایی خودش که بم گیر بده اخه فقط به من گیر میداد...زن داداشم یه عالمه ظرف کثیف میکرد من که مجردم رو بیدارم میکنه با فحش و تف بیدار شو ظرفارو بشور چند دفه با صورت خیس تف بیدارم کرد تو عمق خواب بودم صورتم با دلشکستی پاک کردم😢😢😢😢هیچ وقت یادم نمیره ...بعد ازدواج هم خیلی اذیتم کرد صبح ساعت ۷ هزار بار زنگ میزد بم میگه پاشو صبحونه درست کن ناهار درست کن درصورتی که وضع اینجا طوری بود هرکی یه چی میخورد میرفت پی کارش شوهرمم ساعت ۲ظهر بیدار میشد.دلیلی نبود که ۷ بیدار بشم ...دخالت خیلی میکرد تا چند ماه باش قطع رابطه کردم و دست اون این پیغام فرستادم بش بگن دست از سرم برداره...من باردار بودمو اون قدر عصبیم کرد که رفتم تو دستشویی دور از چشم خانواده شوهرم اونقدر خود زنی کردم که حالم بد شد صورتم سرخ شد....

وای خدایا😢😢😢😢😢😢😢😢😢

[QUOTE=150057496]😢😢😢😢😢😢😢 دلم گرفت  بعد از ازدواجتون چی؟ رفتار مادرتون بیخیالش شدم منو نسبت به خودش سرد کرد کوچیکتر بودم خیلی دوستش داشتم و همیشه وقت خواب دعا میکرد خدایا مامانمو واسم نگه دار من بدون مامانم نمیتونم....ولی الان اگه بگه هزار درد دارم نسبت بهش بی حس شدم 

ان شاالله که همیشه خوشبخت باشید 

واقعا بعد از اون همه سختی حقتون خوشبختیه

ممنون فداتشم😢😢😢😢😢😢😢😢

😢😢😢😢😢😢😢😢😢😢😢😢😢😢😢😢هزار بار به خودکشی فکر میکردم ولی چون خدارو میشناختمو نمازشب میخوندم و کتاب میخوندم اصن در شان خودم نمیدونستم اینکارو کنم....یبار حتی به نمازشبمم گیر داد ....بادادو بیداد بم میگه فکر میکنی خدا نمازاتو قبول میکنه؟؟؟؟؟چون مثلا صدام کرد نشنیدم

ببخشید اسی تو تاپیکت دردل کردم 🍃🍃🍃🍃🌻🌻🌻🌻🌻🌻

پس بسپرین دست خدا 

خدا خودش خوب بلده بسازه

ان شالله همیشه به شادی

دقیقا هیچ کس جز خدا به درد آدم نمیخوره...ممنون از دعای قشنگتون.

اوووه دختر فقط شانسه ـزندایی من ی پدر معتاد داره با ی مادر فوق العاده جلف ب نون شب محتاجن خود دختره ام یعنی انقد گاگوله هیچی سرش نیست ـمادرش خودش ب ما پیشنهاد داد بعدم شانس زد و جور شد با داییم از کرد تو خوابم نمیدید اون عروسی و طلا و خونه زندگی و حتی جهیزیه درستی ام نیاورد با خودش همرو خودمون گرفتیم انقدم عاشق سینه چاک داره یکیش مادر من حاضره چش منو بزاره کف دست اون 

فقط و فقط شانسه مادر منم اونو میزنه تو سر من میگم اخه اون انگشت کوچیک منم نیست کار اونو مادرش درست کرد

وای ک خدا مادرتو شفا بده مادر منم عین مادر توعه ـحرص بقیه رو میزنه ها مثلا همین زنداییم میگ اینو بخرین براش اونو بخرین همش غصش توله اونه زنگ میزنه ی ساعت توضیح میده ک بچتو اینطور بگیر اونطور بگیر پشت اسمش جان جان میاره ولی ماه ها با من حرف نمیزنه ـخصوصا مثلا بخام خریدی چیزی کنم قشنگ قهر میکنه ک کاری برنیاد ازم .واقعا دیگ تهشه ی دختر اسیر نواربهداشتی بشه ولی مادر منم گاهی اصلا خیالش نیست بابا منم دخترم لباس و خیلی چیزا احتیاجمه

خدا فقط شفا بده مادرامونو

واقعا این مادرا نمیدونم چشونه....من مامانم خواهرکوچیکمو تو سرمیزد الکی الکی بخدا من عاقل تر و فهمیده تر و تمیز تر بودم ولی چون خواهرم خیلی خوشگله بااون همه جا میرفت عروسی میبردش خرید میبردش ماه محرم همه جا میبردش و خیلی ذوق داشت که دخترشه ولی با من مث کلفتا رفتار میکرد حتی خواستگار میومد خوشحال نبود یه طوری رفتار میکرد که خود خواستگاره اگه زشتیمو نخواد ببینه بزور نشونش میده به خواستگار میگه دیگه خوب ببینید اینه دخترم فردا نگید ندیدیم

دقیقا چقد موقع پریودی پارچه میزاشتم اینقد بو میگرفتم پاهام میسوخت که نمیتونستم راه برم ولی واسه زن داداشم تولد میره تو هوای گرم و گردوغبار میره مانتو میخره واسش یا کفش ولی من که کفشم پیرزنیه و پاره پوراس نمیگه واسش بگیرم...یکم خودمو تکون دادمو از اسکلی اومدم بیرون مخشونو زدم کارکنم تا حدودی آرایشگری بلد بودم رفتم اصلاح کار شدم باحقوق ۷۰ شروع کردم ۷ سال پیش دیگه نوار بهداشتی و لوازم بهداشتی خودم میخریدم ولی پولم نمیرسید دیگه کرایه بدم پیاده میرفتم و پیاده برمیگشتم راه ۵ دقیقه ایه با ماشین واسم ۳۰ دقیقه پیاده میشد خیلی خسته میشدم تو هوای گرم خوزستان و گرو خاک خداروشکر همیشه بود یا زیر بارون....توراه همیشه گریه میکردم ....کسی بم کرایه نمیداد

درش باید تنگ باشه حتما

منم نوشتم خواستگارم زیاد شد ولی ازدواج نکردم

چله طه خوندی؟سوره طه بخون اب بگیر باهاش سر و صورتت بشور