یکی اومد گفت عاشقمه. ازدواج کردیم. باهم رابطه داشتیم تو دوران عقد . الان میگه نمیخادم. ۲۴ سالمه. مهریه هم میگه نمیدم. زده ماشین دادشمو داغون کرده. همه ی عالم رو ریخته اونجا کلی پشت سرم فحش داده. جلو یه عالمه آدم.
حالا بدبختی اینه من هنوز دوستش دارم. یعنی وابستم. نمیدونم چیکار کنم. به کل فامیل و مادر و پدرم زنگ زده فحش های بد داده.
تازه میگه خون ب پا میکنم مهریه تو بگیری