من صبح رفتم خریدای سوپری و نونوایی رو انجام دادم
ظهرم مامانم مواد الویه( یعنی سیب زمین ابپز پوست نکنده و... یعنی فقط پخته بود) من دیگه بقیه کاراشو کردم
الان میگه تو کار نمیکنی پاشو اتاقو جمع کن😐 شما خیلی کار میکردین؟
همشون همینطورن
میش گف هیچی
من نهایتا ظرف می شستم الانم می رم فقط ظرف می شورم اونجا خود به خود تنبل می شم
نه والا بنده خدا با کلی مریضی همه کارها رو میکرد الان ازش خجالت میکشم😔😔😔
من نمیگم خیلی کار میکردم ولی هرچقدم کار میکردم میگفت هیچ کاری نمیکنی☹😕
منکه هیچ کاری نمیکردم الانم ک ازدواج کردم هیچی یاد ندارم
ولی اگ ب عقبم برمیگشتم کار نمیکردم
کلا من کار نمیکنم عاقاااا
من کاری نمیکنم زیاد
مامانم فقط میگه اتاقتو جمع کن ک اونم نمیکنم
فقط جاروبرقی میکشم خونرو
هرچقدر هم کار کنی و خودتو جر بدی از اخر که یه دقه گوشی دستت میگیری میگن تو کار نمیکنی
من که برام عادی شده دیگه
۴۰ درصد کارا با منه واسه تشکر انجام نمیدم واسه این انجام میدم که مامانم خسته نشه
من تقریبا همه ی کارا رو میکزدم .اشپزی .دستمال .جارو .😂
خرید هارو که داداشم میکنه
من چون مامانم شاغل تمیز کاری ها با منه
ولی اشپزی اصلاااا
یعنی مامانم میگه برای خودت غذا درست کن میگم نه حاضرم از گشنگی بمیرم ولی غذا درست نکنم متنفرم از این کار
ارسال نظر شما
تاپیک های به روز شده
40 ثانیه پیش
44 ثانیه پیش
پربازدیدترین تاپیک های امروز
داغ ترین های تاپیک های امروز
