وضو گرفته ی عشقم به شوق خیرالعمل
به سجده گاه لبانت ، نماز طعم عسل
غزل به رنگ لبت شد لبت به رنگ جنون
جنون به جان من افتاد من به جان غزل
حضور شعر تویی حضرت هزار احساس
که جان واژه به نامت به شعر گشته بدل
فرشته ها همه دعوت به عاشقانه ی ما
اگر چه هیچ ندیدند عشق را به ازل
ببین که رفته ام از خود به میل آغوشت
شبیه عابد هندو میان «تاج محل»
و فکر کن که نباشی و فکر کن بی تو
به جان و دل بنشینند بوسه های اجل
چه همه خوششون اومده 😅😅😅😅
شبها
پسر بچه لجوجی می شوم
که جز تو چیزی نمی خواهد
فراموش کردنت
سخت است
و تو هی
بیشتر سخت میگیری
آنقدر که این پسر بچه ، مرد شود
ارسال نظر شما
این تاپیک قفل شده است و ثبت پست جدید در آن امکان پذیر نیستجدیدترین تاپیک های 2 روز گذشته
تاپیک های به روز شده
40 ثانیه پیش
41 ثانیه پیش
پربازدیدترین تاپیک های امروز
داغ ترین های تاپیک های امروز
