ما چند مدتیه خیلی مشکل دار شده زندگیمون شوهرم از صبح میره سرکار تاشب بعدشم که خسته هس.توجه نمیکنه.یه پسر سه ساله دارم پنج ساله عروسی کردیم.ولی خونمون با پدرش مشترک تو یه ساختمونیم.امشب بحثمون شد بهش گفتم برام خونه اجاره کن..فورا بحث میکنه میگه نمیتونی برو خونه بابات منو برد به بهونه این که بچم بیارم اخه خونه مامانم بود.خودش فورا برگشت منم با چشم گریون ولی تنهایی خودم برگشتم دوباره اخه داداشم نیش و کنایه بهم میزد اونجا من باید چیکار کنم ؟؟جرات قهر کردنم ندارم الانم که اومدم با آژانس کم محلی میکنه بهم.
خدا جونم شکرت که منو دوباره مامان کردی امیدوارم همه خانوما حداقل یک بار طعم مادرشدن رو بچشن که ازهرشیرینی شیرین تره.🥰خداجوووووون ناشکری نمیکنما اما دوستدارم نی نی توشیمکم دخمل باشه.یه پسر تاج سر بهم دادی یه دختر قری فری هم میخوام بازم هرچی توبگی.دوستدارم هوارتا بوس بوس😘😘😘😘😘
خیلی کوچیک هس خونه فک یه جایی دور از مامانم منم که همش تو خونه تنهام
چقدر مگه 60 کمتر خوب باشه خوب دور مادرت باشی عزیز بهتر قدرتو بیشتر میدونن منم دورم همه که بغل گوش مادرشون نیستن همه تنهان تو خونه با این وصعیت اقتصادی خدارو شکر کن وضع خانوادش خوب که تونستن یه خونه بهت بدن مستاجر بودی وضع بدتر بود فکر کرایه پول بیش که هر سال بیشتر میشه
عقلت کمه مگه دختر.بشین توخونشون کرایه هم نده.اصلا هم بهشون کار نداشته باش.زندگیت رو بکن. فکر کن اونا نیستن. بجای اینکاراشوهرت از سرکارمیاد خوشحالش کن .مواظب زندگیت باش عزیزم
اشکال نداره عزیز بیشتر مراعات کن اگه بری مستاجر ی زندگی سخت تر میشه به خدا خدارو شکر کن آدمای خوبین خونه دادن من مادر شوهرم وضعش خوبه یه عالمه زمین داره تا حالا فقط در حد کمک مالی شاید کمک کرده اونم چون شوهرم کمکشون کرده ماشینشونو درست میکنه با هزار منت خودم خونه داشتم