2777
2789
عنوان

«شعر4»

| مشاهده متن کامل بحث + 53302 بازدید | 8664 پست
یاد ایامی که در گلشن فغانی داشتیم در میان لاله و گل آشیانی داشتیم

ای بلبـل اگـر نالی؛ من با تو هم آوازم
تو عشقِ گلی داری؛ من عشقِ گل اندامــی...

سعدی#  

حضرتِ درمان بیا...!💛                                                اَللهُمَّ عَجِّل لِوَلیکَ الفَرَج؛ آمین.
ای بلبـل اگـر نالی؛ من با تو هم آوازم تو عشقِ گلی داری؛ من عشقِ گل اندامــی... سعدی#  

یک نعره مستانه ز جایی نشنیدیم
ویران شود این شهر که میخانه ندارد
از سخن چینان شنیدم آشنایت نیستم 🖤❤ خاطراتت را بیاور تا بگویم کیستم ❤🖤

بچه‌ها، دیروز داشتم از تعجب شاخ درمیاوردم

جاریمو دیدم، انقدر لاغر و خوشگل شده بود که اصلا نشناختمش؟!

گفتش با اپلیکیشن زیره لاغر شده ، همه چی می‌خوره ولی به اندازه ای که بهش میگه

منم سریع نصب کردم، تازه تخفیف هم داشتن شما هم همین سریع نصب کنید.

از هر طرف که رفتم؛ جُز وحشتم نيفزود! زِنهار از اين بيابان! وين "راه،بي،نهايت"... حافظ#  

كاش كه معشوق زعاشق طلب جان مي كرد

تا كه هر بي سر و پائي نشود يار كسي

در من کسی جان میدهد هر شب با خاطراتی سرد و تکراری ...دیوانه جان کی میشود اصلا ، از حال و روزم دست برداری ...؟دلبستگی طعم گسی دارد ، با بغض های قصه درگیری ...دستت که از دستش جدا باشد .‌..دست خودت را هم نمیگیری ...ویرانه ها را خوب میفهمم ...استادِ ماندن زیر اوارم .. لبخند بر لب میزنم اما .... درد وخیمی در سرم دارم ...درد وخیمِ در سرم هستی احساسِ پوچی بینِ اشعارم .‌..پلکی بزن پیش از عبورت یک ...مُردن به چشمانت بدهکارم ...ما را به جرمِ عاشقی کُشتند...با چوبه ای از جنس ویرانی ...حتما تصور میکنی خوبم ....!!!افسوس اصلش را نمیدانی ...!             

شعر گفتم كه ز دل بردارم


بار سنگين غم عشقش را


شعر خود جلوه ئي از رويش شد


با كه گويم ستم عشقش را



در من کسی جان میدهد هر شب با خاطراتی سرد و تکراری ...دیوانه جان کی میشود اصلا ، از حال و روزم دست برداری ...؟دلبستگی طعم گسی دارد ، با بغض های قصه درگیری ...دستت که از دستش جدا باشد .‌..دست خودت را هم نمیگیری ...ویرانه ها را خوب میفهمم ...استادِ ماندن زیر اوارم .. لبخند بر لب میزنم اما .... درد وخیمی در سرم دارم ...درد وخیمِ در سرم هستی احساسِ پوچی بینِ اشعارم .‌..پلکی بزن پیش از عبورت یک ...مُردن به چشمانت بدهکارم ...ما را به جرمِ عاشقی کُشتند...با چوبه ای از جنس ویرانی ...حتما تصور میکنی خوبم ....!!!افسوس اصلش را نمیدانی ...!             

هنوز باورم نمی شود که رفته ای

هنوز باورم نمی شود تو بوده ای

که اینچنین غرور عشق را

به پیش چشم من شکسته ای

بمان ، بمان و با سرای خود وداع کن

بمان !

ببین شکوفه های بی بهار را

ببین بلوغ کال لحظه های انتظار را🌹🌹

از سخن چینان شنیدم آشنایت نیستم 🖤❤ خاطراتت را بیاور تا بگویم کیستم ❤🖤

ای کاش دلم اسیر و بیمار نبود


دربند نگاه او گرفتار نبود


من عاشق و او زعشق من بیخبر است


ای کاش دل و دلبرو دلدار نبود....



در من کسی جان میدهد هر شب با خاطراتی سرد و تکراری ...دیوانه جان کی میشود اصلا ، از حال و روزم دست برداری ...؟دلبستگی طعم گسی دارد ، با بغض های قصه درگیری ...دستت که از دستش جدا باشد .‌..دست خودت را هم نمیگیری ...ویرانه ها را خوب میفهمم ...استادِ ماندن زیر اوارم .. لبخند بر لب میزنم اما .... درد وخیمی در سرم دارم ...درد وخیمِ در سرم هستی احساسِ پوچی بینِ اشعارم .‌..پلکی بزن پیش از عبورت یک ...مُردن به چشمانت بدهکارم ...ما را به جرمِ عاشقی کُشتند...با چوبه ای از جنس ویرانی ...حتما تصور میکنی خوبم ....!!!افسوس اصلش را نمیدانی ...!             

سنین عمر به هفتاد میرسد ما را

خدای من که به فریاد میرسد ما را

گرفتم آنکه جهانی به یاد ما بودند

دگر چه فایده از یاد میرسد ما را

حدیث قصه سهراب و نوشداروی او

فسانه نیست کز اجداد میرسد ما را

اگر که دجله پر از قایق نجات شود

پس از خرابی بغداد میرسد ما را

به چاه گور دگر منعکس شود فریاد

چه جای داد که بیداد میرسد ما را

تو شهریار علی گو که در کشاکش حشر

علی و آل به امداد میرسد ما را

شهریار

یک نعره مستانه ز جایی نشنیدیم ویران شود این شهر که میخانه ندارد

بیا که قصر امل سخت سست بنیادست؛
بیار باده که بنیادِ عمر بر بادست...

حافظ#  

حضرتِ درمان بیا...!💛                                                اَللهُمَّ عَجِّل لِوَلیکَ الفَرَج؛ آمین.
كاش كه معشوق زعاشق طلب جان مي كرد تا كه هر بي سر و پائي نشود يار كسي

بر آنم گر تو باز آیی که در پایت کنم جانی
و زین کمتر نشاید کرد در پایِ تو قربانی...

سعدی#  

حضرتِ درمان بیا...!💛                                                اَللهُمَّ عَجِّل لِوَلیکَ الفَرَج؛ آمین.

دنـــــیـــــــا :

بازی هایت را سرم درآوردی

گرفتنی ها را گرفتی

دادنی ها را ندادی

حسرت ها را کاشتی

زخم ها را زدی

دیگر بس است چون چیزی نمانده ، بگذار بخوابم …

محتاج یک خواب بی بیدارم !

::

::

چشم هایم را می بندم

گوش هایم را می گیرم

زبانم را گاز می گیرم

وقتی حریف افکارم نمی شوم

چه درد ناک است فهمیدن......

💖💖💖💖💖💖💖
از میان پلک های نیمه باز            خسته دل نگاه می کنم   ...

آرامشِ آغوشِ تو از چشمِ من انداخت؛
امنیتی کــــه بیمه هایِ معتبـــر دارند...

امید-صباغ-نو#  

حضرتِ درمان بیا...!💛                                                اَللهُمَّ عَجِّل لِوَلیکَ الفَرَج؛ آمین.
بیا که قصر امل سخت سست بنیادست؛ بیار باده که بنیادِ عمر بر بادست... حافظ#  

تا چند عمر در هوس و آرزو رود‌
ای کاش این نفس که بر آمد فرو رود
از سخن چینان شنیدم آشنایت نیستم 🖤❤ خاطراتت را بیاور تا بگویم کیستم ❤🖤
بـعـضـیا رو بـایـد از تـو رؤیـات بـکـشـی بـیـرون
و مـحـکـم بـغـل کـنـی !
 بـعـد آروم در گـوشـش بـگـی :
آخـه تـــو چـرا واقـعـی نـیـسـتـی لامـصـب ...!🌹🌹 
از سخن چینان شنیدم آشنایت نیستم 🖤❤ خاطراتت را بیاور تا بگویم کیستم ❤🖤
دوستان، شرح پریشانی من گوش کنید / داستان غم پنهانی من گوش کنید قصه ی بی سر و سامانی من گوش کنید ...

دل میرود زدستم صاحبدلان خدارا 

دردا که راز پنهان خواهد شد اشکارا

I would love to be kind to me, i saw with all kindness
ارسال نظر شما
این تاپیک قفل شده است و ثبت پست جدید در آن امکان پذیر نیست

کاربر گرامی جهت ارسال پست شما ملزم به رعایت قوانین و مقررات نی‌نی‌سایت می‌باشید

2790
2778
2791
2779
2792