2777
2789
عنوان

«شعر4»

| مشاهده متن کامل بحث + 53321 بازدید | 8664 پست

گـاهـی در ذهـنـم
آنــقــدر واقـعـیــت داری
کـه دسـتـهـایـم هــوایت را در آغـوش می گــیـرد ...

 ///موهیتا راست میگف اهواز شهر عاشقیه شهر دیوونگیه ❤ خدایا شکرت بابت همه چی♥💫///

بچه‌ها، دیروز داشتم از تعجب شاخ درمیاوردم

جاریمو دیدم، انقدر لاغر و خوشگل شده بود که اصلا نشناختمش؟!

گفتش با اپلیکیشن زیره لاغر شده ، همه چی می‌خوره ولی به اندازه ای که بهش میگه

منم سریع نصب کردم، تازه تخفیف هم داشتن شما هم همین سریع نصب کنید.

امشب برایت مینویسم “دوستت دارم” با تمام “احساسم” “دوستت دارم” به اندازه ی “دلتنگی های” عاشقانه ام “ ...



در انتظار توام

در چنان هوایی بیا

که گریز از تو ممکن نباشد

تو

تمام تنهایی‌هایم را

از من گرفته‌ای

خیابان‌ها

بی حضور تو

راه‌های آشکار جهنم‌اند

 ///موهیتا راست میگف اهواز شهر عاشقیه شهر دیوونگیه ❤ خدایا شکرت بابت همه چی♥💫///

در انتظار توام در چنان هوایی بیا که گریز از تو ممکن نباشد تو تمام تنهایی‌هایم ...


عشق گاهی زخم و گاهی مثل مرهم

میشود

عشق گاهی ننگ و گاهی، رقص پرچم

میشود

عشق گاهی شوکران تلخ و گاهی چون

عــــــــــسل
گاه شیرین می شود ، گاهی پر از غم

میشود……

امشب برایت مینویسم “دوستت دارم” با تمام “احساسم” “دوستت دارم” به اندازه ی “دلتنگی های” عاشقانه ام “ ...



گفتی دوستت می دارم 

و  قاعده   دیگر شد!

 

کفایت مکن ای فرمان «شدن»

مکرر شو

مکرر شو!

همه‌ی ما فقط حسرت بی‌پایان یک اتفاق ساده‌ایم که جهان را بی‌جهت یک‌جور عجیبى جدی گرفته‌ایم!
گفتی دوستت می دارم  و  قاعده   دیگر شد!   کفایت مکن ای فرمان ...


روحم را
با تداوم نگاهت
به شبانه هایم
بند می کنم
حریم چشمانت
سکوت مخملین شب را
می شکند
و….عشق….
هزار و یکشب خاطراتت را
آغاز می کند

گـاهـی در ذهـنـم آنــقــدر واقـعـیــت داری کـه دسـتـهـایـم هــوایت را در آغـوش می گــیـرد ...


انتهای صفر

یعنی بی نهایت

پس بدان

عشق من مرز نمی شناسد

فراتر از هر خیالی

روحم را با تداوم نگاهت به شبانه هایم بند می کنم حریم چشمانت سکوت مخملین شب را می شکند ...


چه بی تابانه می خواهمت

ای دوریت آزمون تلخ زنده بگوری!

چه بی تابانه تو را طلب می کنم!

بر پشت سمندی

گویی

نوزین

که قرارش نیست.

و فاصله

تجربه یی بیهوده است...

بوی پیرهنت

این جا و اکنون.

کوه ها در فاصله

سردند!

دست

در کوچه و بستر

حضور مأنوس دست تو را می جوید .

و به راه اندیشیدن

یاس را

رج می زند.

بی نجوای انگشتانت

فقط.

و جهان از هر سلامی خالی است...!

همه‌ی ما فقط حسرت بی‌پایان یک اتفاق ساده‌ایم که جهان را بی‌جهت یک‌جور عجیبى جدی گرفته‌ایم!
انتهای صفر یعنی بی نهایت پس بدان عشق من مرز نمی شناسد فراتر از هر خیالی


به انتظار تصویر تو

این دفتر خالی

تا چند

تا چند

ورق خواهد خورد؟

 ///موهیتا راست میگف اهواز شهر عاشقیه شهر دیوونگیه ❤ خدایا شکرت بابت همه چی♥💫///

ارسال نظر شما
این تاپیک قفل شده است و ثبت پست جدید در آن امکان پذیر نیست

کاربر گرامی جهت ارسال پست شما ملزم به رعایت قوانین و مقررات نی‌نی‌سایت می‌باشید

2790
2778
2791
2779
2792
پربازدیدترین تاپیک های امروز