«شعر ٣»

صدای قلب نیست

صدای پای توست

که شب ها در سینه ام می دوی

کافی ست کمی خسته شوی

کافی ست بایستی

گروس عبدالملکیان🌻

ممنون مهری ماه عزیزم🌹♬تولدت مبارک ای گل دوست داشتنی♩♪♬
♩♪♬دوست دارم تا ابد میخوام اینو بدونی♩♪♬
 ♩♪♬روز تولد تو مرگ همه غصه هاست♩♪♬
♩♪♬قصه ی تو همیشه سرآمد قصه هاست

مصرع امروز" عشق یعنی مستی و دیوانگی"

🙏🙏🙏

خواهش میکنم دوست عزیزم🥀تقدیم شما

چه عشق نفس گیر و عجب حال خرابی
من مست دو چشم سیهت ، باده ی نابی

دیوانه ترین مست ترین عاشق شهرم
هشیار نخواهم چو توام جام شرابی

صد شعر و غزل خواندمت اما نشنیدی
یا اینکه شنیدی و نگفتی تو جوابی

با یاد تو ام آب روان گشته ز دیده
بی روی تو اما چو بنوشد لب من جرعه ی آبی

:::مهریماه:::

جلوه بخت تو دل می‌برد از شاه و گدا

چشم بد دور که هم جانی و هم جانانی

ای پادشه خوبان داد از غم تنهایی

دل بی تو به جان آمد وقت است که بازآیی

عشق یعنی مستی و دیوانگی
راز دل بنهفتن و بیچارگی

همنشینی با غم و ناکامی و
دست شستن از تمام زندگی

غربت و بی خانمانی، هجر و داغ
ترک خود کردن و یا آوارگی

هر دمی عطشان به لبهایش ولی
تشنگی و تشنگی و تشنگی

:::مهریماه:::

من از غل و زنجیر میترسم

از آه بی تاثیر میترسم

از اتفاق ظاهراً ساده

از اتفاقی که نیافتاده

میخندم و از خنده میترسم

هر روز از آینده میترسم

زیر بید بی مجنون میشینم

زیر شُر شُر بارون میشینم

فکر میکنم شاید برگردی

با خودم میگم باید برگردی

خنجر واسه این سینه کافی نیست

عاشق کشی رسم تلافی نیست

ای چشم از دیدن خلاصم کن

از چشم پوشیدن خلاصم کن

انقدر گیجم که نمیدونم

باید تو رو از چی بترسونم

زیر بید بی مجنون میشینم

زیر شر شر بارون میشینم

فکر میکنم شاید برگردی

با خودم میگم باید برگردی

خنجر واسه ی این سینه کافی نیست

عاشق کشی رسم تلافی نیست

ای چشم ، از دیدن خلاصم کن

از چشم پوشیدن خلاصم کن

اینقدر گیجم که نمیدونم

باید تو رو از چی بترسونم

زیر بید بی مجنون میشینم

زیر شر شر بارون میشینم

فکر میکنم شاید برگردی

با خودم می گم باید برگردی

زیر بید بی مجنون میشینم

زیر شر شر بارون میشینم

فکر میکنم شاید برگردی

با خودم می گم باید برگردی

زیر بید بی مجنون میشینم

زیر شر شر بارون میشینم

فکر میکنم شاید برگردی

با خودم می گم باید برگردی

آری، آغاز دوست داشتن است

گرچه پایان راه ناپیداست

من به پایان دگر نیندیشم

ک همین دوست داشتن زیباست💙😌

عشق یعنی مستی و دیوانگی...

چالش امروز

چالش

عشق یعنی مستی و دیوانگی 

عشق یعنی غربت و دلدادگی 

عشق یعنی گوشه ای عزلت گزین

در فراقش سال ها ماتم نشین 

عشق یعنی با خیالش زیستن 

عشق یعنی شب ها، تا سحر بگریستن 

عشق یعنی تا اَبد حیران شدن 

عشق یعنی از درون ویران شدن 

هانا🍀

بداهه.....