سلام.
من یه جاری دارم که ۶سال از خودم بزرگترن.
قضیه از این قراره که ایشون بشدت حسوده و غیبت گو هستن. ینی هرجا میشینه پشت سر این و اون صحبت میکنه و اصلا به خیالش نیست که حرفش به گوش طرف برسه.
از همون اول ازدواجمون بحثای ما شروع شد.
به خاطر هدیه هایی که مادرشوهر و همسرم برام میخریدن ایشون و همسرشون ۳ چهارماه قهرکردن و خونه مادرشوهرم نیومدن!
یادمه اون موقع ها به مادرشوهرم ۱۰ یازده صفحه پیام داده بود و بد منو گفته بود بهش. ولی این حرفاش هنوزم بعد ۴سال تو ذهن منه و اسکرین برداشتم و دارمشون.
دوسال پیش من یه عمل جراحی سرپایی داشتم که به هیشکی نگفته بودیم جریان رو ولی یه طوری شد که این جاریام فهمیدن😔
حالا قضیه اینه پارسال که از امتحانای دانشگاه برمیگشته تو اتوبوس به دوستش گفته که آره جاری من کیست داشته و عمل کرده ولی به مادرشوهرم اینا نگفته!درحالیکه اصلا قضیه این نبوده. نگو دوست صمیمی منم تو اتوبوس بوده که جاریم نمیشناختش...😏
حالا این حرف اومد و به گوش من رسید. ولی بعد ۶ ماه هنوزم که هنوزه من به روش نیاوردم ولی هربار که میبینمش یاد اون حرفایی میوفتم که پیش همه نشسته و تا الان گفته پشت سرم...
بخدا دیگه نمیدونم چقدر باید سکوت کنم. این همه صبر کردم ولی درست بشو نیست.
از همون نامزدیم تا الان خیلی از حرفایی که زده پشت سرم رو میدونم.
البته به همسرمم گفتم و میگه حتما به روش بیار ولی من نمیدونم چجوری.
آخه خیلی وقته میگذره از این موضوع ولی میخوام بهش بفهمونم اما نمیدونم چجوری...
کمکم میکنین عزیزان؟ خواهش میکنم...