من همسرم میاد از دوستاش تعریف میکنه ک چکار میکنن
میگه مثلا یکیشون مثل روانیا هر زنی میاد میگه من میدونم چند کیلوعه پوست بدنش چ رنگیه هی زنارو ارزیابی میکنه هرکیم کوچکترین نخی بده سریع باهاش دوست میشه و وارد رابطه انقدم زنش خوشگله بابا اگ تو کمبود داری با ی نفر باش چادری و غیر چادریم براشنداره همرو با چشم هیزی نگاه میکنه شوهرم میگه احساس میکنم دیگه مریض روانیه مگه میشه تااین حد