اینکه کل فامیل من وقتی تو شکم مامانم بودم سعی داشتن به مامانم بگن منو سقط کنن و انقدر به مامانم فشارروحی وارد شد که شیش یا هفت ماهم که بود کیسه اب مامانم ترکید مامان من نمیدونست که کیسه ابشه و واقعا معجزه بود که من نزدیک دوروز بدون اب تو شکم مامانم زنده موندم و به دنیا اومدم
اما خشمم هیچوقت فروکش نمیکنه طوری انتقاممو بگیرم ازین فامیلای نفهم که دنیا به خودش ندیده باشه
الان بگم چه بلاهایی سرم اوردن داغ دلم تازه میشه چیزی نمیگم
حرفاشون دلمو خیلی شکوند نمیبخشمشون هیچوقت😔