حیوون خونگی

ghazal7474

عضویت: 1396/08/16

تعداد پست: 5968

من مرغ مینا داشتم فرار کرد. قناریم پریروز فرار کرد😔

الان فنچ دارم

قبلا طوطی برزیلی م داشتم خیلی لوس بود فروختم

مااز تبار بغضيم آسودگی روا نیست...

1399/04/23

|

17:26

0 نفر لایک کرده اند ...

rozasaremi

عضویت: 1399/04/12

تعداد پست: 11757

منم گربه دارم اسمش بهنامه .

1399/04/23

|

17:26

0 نفر لایک کرده اند ...

ava_25

عضویت: 1398/12/05

تعداد پست: 12380

توروخدا مواظب باشید

منم داشتم ی مدت ک باشن ی جا حس مالک بودن بهشون دست میده تکون بخورید حمله میکنه بهتون منو ناکار کرد رفتم واکسن هاری زدم

1399/04/23

|

17:26

0 نفر لایک کرده اند ...

ava_25

عضویت: 1398/12/05

تعداد پست: 12380

منم گربه دارم اسمش بهنامه .

😑حالل چرا بهنام

1399/04/23

|

17:27

0 نفر لایک کرده اند ...

rozasaremi

عضویت: 1399/04/12

تعداد پست: 11757

😑حالل چرا بهنام

خب بهش میومد.

1399/04/23

|

17:27

1 نفر لایک کرده اند ...

آبنبات_عسلی_۷۶

عضویت: 1399/04/18

تعداد پست: 25756

من خرگوش دارم اسمش هَری😍

بعد چندماه برگشتم😍❤فدای @bellatrixlstrang بشم ک پشتمو خالی نکرد💋پاترهدم ادمک خرنشوی گریه کنی ؛ کل دنیا سراب است بخند🍃

1399/04/23

|

17:28

0 نفر لایک کرده اند ...

tirmahi67

عضویت: 1397/01/08

تعداد پست: 1628

منم ی عروس پاریسی دارم

1399/04/23

|

17:28

0 نفر لایک کرده اند ...

نیلای_سمانه

مدیر استارتر

عضویت: 1399/03/26

تعداد پست: 349

خودم 32 سالمه خانومم 26سالش بود 3سال پیش ازدواج کرده بودیم دخترمون 27 شهریور 98 به دنیا اومد خودم کارمند بانکم زندگی خیلی خوب و شیرینی داشتیم تا اینکه تو 23فرودین همین سال خانومم از سر کار اومدنی یه موتور سوار زد بهش وبعد 10روز عمرشو داد به شماها.منم تو زندگیم خیلی سختی و تنهایی کشیده بودم چون منم مثل دخترم تو سه سالگیم مادرمو از دست داده ام و هیچ خواهر و برادری ندارم پدرمم توسال 86 فوت شد و منو تنهای تنها گذاشت با خانومم که پرستار بود تو بیمارستان بستری بودنی اشنا شدیم وقتی دید هیچ کسی رو ندارم خیلی بهم میرسید تا اینکه یه روز خودش بهم پیشنهاد داد و ازدواج کردیم زندگیمون از همون اول خیلی خوب بود یه بار هم باهم قهر نکرده بودیم و همیشه میگفتیم و مخندیدم موقع بارداریش هم انگار همه دنیا رو بهمون داده بودن با خودم میگفتم همه روزای سخت و تنهاییم تموم شد و الان دیگه خوشبخترین مرد دنیام تا اینکه عید همین سال رفت و ما رو تنها گذاشت به خدا اگه دخترمون نبود نمیتونستم یه ثانیه هم دووم بیارم ولی به خاطر دخترم مجبورم قوی باشم حالا هم از شما دوستا و خواهرهای خانومم میخوام کمکم کنین تا خواهر زادتون رو به نحوه احسنت تربیت و بزرگش کنم

1399/04/23

|

17:29

3 نفر لایک کرده اند ...

rozasaremi

عضویت: 1399/04/12

تعداد پست: 11757

یاد اون مدیر مدرسه دیوونه افتادم ک سنجابو آتیش زده بود

1399/04/23

|

17:32

0 نفر لایک کرده اند ...

نیلای_سمانه

مدیر استارتر

عضویت: 1399/03/26

تعداد پست: 349

خودم 32 سالمه خانومم 26سالش بود 3سال پیش ازدواج کرده بودیم دخترمون 27 شهریور 98 به دنیا اومد خودم کارمند بانکم زندگی خیلی خوب و شیرینی داشتیم تا اینکه تو 23فرودین همین سال خانومم از سر کار اومدنی یه موتور سوار زد بهش وبعد 10روز عمرشو داد به شماها.منم تو زندگیم خیلی سختی و تنهایی کشیده بودم چون منم مثل دخترم تو سه سالگیم مادرمو از دست داده ام و هیچ خواهر و برادری ندارم پدرمم توسال 86 فوت شد و منو تنهای تنها گذاشت با خانومم که پرستار بود تو بیمارستان بستری بودنی اشنا شدیم وقتی دید هیچ کسی رو ندارم خیلی بهم میرسید تا اینکه یه روز خودش بهم پیشنهاد داد و ازدواج کردیم زندگیمون از همون اول خیلی خوب بود یه بار هم باهم قهر نکرده بودیم و همیشه میگفتیم و مخندیدم موقع بارداریش هم انگار همه دنیا رو بهمون داده بودن با خودم میگفتم همه روزای سخت و تنهاییم تموم شد و الان دیگه خوشبخترین مرد دنیام تا اینکه عید همین سال رفت و ما رو تنها گذاشت به خدا اگه دخترمون نبود نمیتونستم یه ثانیه هم دووم بیارم ولی به خاطر دخترم مجبورم قوی باشم حالا هم از شما دوستا و خواهرهای خانومم میخوام کمکم کنین تا خواهر زادتون رو به نحوه احسنت تربیت و بزرگش کنم

1399/04/23

|

17:32

0 نفر لایک کرده اند ...

mahboobehgoon

عضویت: 1399/03/01

تعداد پست: 1256

استراتر مردی؟؟

1399/04/23

|

17:34

0 نفر لایک کرده اند ...

نیلای_سمانه

مدیر استارتر

عضویت: 1399/03/26

تعداد پست: 349

خودم 32 سالمه خانومم 26سالش بود 3سال پیش ازدواج کرده بودیم دخترمون 27 شهریور 98 به دنیا اومد خودم کارمند بانکم زندگی خیلی خوب و شیرینی داشتیم تا اینکه تو 23فرودین همین سال خانومم از سر کار اومدنی یه موتور سوار زد بهش وبعد 10روز عمرشو داد به شماها.منم تو زندگیم خیلی سختی و تنهایی کشیده بودم چون منم مثل دخترم تو سه سالگیم مادرمو از دست داده ام و هیچ خواهر و برادری ندارم پدرمم توسال 86 فوت شد و منو تنهای تنها گذاشت با خانومم که پرستار بود تو بیمارستان بستری بودنی اشنا شدیم وقتی دید هیچ کسی رو ندارم خیلی بهم میرسید تا اینکه یه روز خودش بهم پیشنهاد داد و ازدواج کردیم زندگیمون از همون اول خیلی خوب بود یه بار هم باهم قهر نکرده بودیم و همیشه میگفتیم و مخندیدم موقع بارداریش هم انگار همه دنیا رو بهمون داده بودن با خودم میگفتم همه روزای سخت و تنهاییم تموم شد و الان دیگه خوشبخترین مرد دنیام تا اینکه عید همین سال رفت و ما رو تنها گذاشت به خدا اگه دخترمون نبود نمیتونستم یه ثانیه هم دووم بیارم ولی به خاطر دخترم مجبورم قوی باشم حالا هم از شما دوستا و خواهرهای خانومم میخوام کمکم کنین تا خواهر زادتون رو به نحوه احسنت تربیت و بزرگش کنم

1399/04/23

|

17:36

1 نفر لایک کرده اند ...

نیلای_سمانه

مدیر استارتر

عضویت: 1399/03/26

تعداد پست: 349

خودم 32 سالمه خانومم 26سالش بود 3سال پیش ازدواج کرده بودیم دخترمون 27 شهریور 98 به دنیا اومد خودم کارمند بانکم زندگی خیلی خوب و شیرینی داشتیم تا اینکه تو 23فرودین همین سال خانومم از سر کار اومدنی یه موتور سوار زد بهش وبعد 10روز عمرشو داد به شماها.منم تو زندگیم خیلی سختی و تنهایی کشیده بودم چون منم مثل دخترم تو سه سالگیم مادرمو از دست داده ام و هیچ خواهر و برادری ندارم پدرمم توسال 86 فوت شد و منو تنهای تنها گذاشت با خانومم که پرستار بود تو بیمارستان بستری بودنی اشنا شدیم وقتی دید هیچ کسی رو ندارم خیلی بهم میرسید تا اینکه یه روز خودش بهم پیشنهاد داد و ازدواج کردیم زندگیمون از همون اول خیلی خوب بود یه بار هم باهم قهر نکرده بودیم و همیشه میگفتیم و مخندیدم موقع بارداریش هم انگار همه دنیا رو بهمون داده بودن با خودم میگفتم همه روزای سخت و تنهاییم تموم شد و الان دیگه خوشبخترین مرد دنیام تا اینکه عید همین سال رفت و ما رو تنها گذاشت به خدا اگه دخترمون نبود نمیتونستم یه ثانیه هم دووم بیارم ولی به خاطر دخترم مجبورم قوی باشم حالا هم از شما دوستا و خواهرهای خانومم میخوام کمکم کنین تا خواهر زادتون رو به نحوه احسنت تربیت و بزرگش کنم

1399/04/23

|

17:38

2 نفر لایک کرده اند ...