وبچشون بزرگ شده ودومی روهم آوردن باچنگ بزنم بکشمشون😡بعدپیش من فیس هم میکنن میدونن من ناراحتم..شش ساله اقدامم مردم دومیشون روآوردن من هنوزدرگیرم بینم روزتخمکگذاریم کی هست😡😡😭😭😭
بچه دار شدن پز دادن داده اخه؟شب بیداری و پوشک عوض کردن و شیر دادن و... .عزیزم شمام به وقتش مادر میشی ...
تاحالا شده کسی با ترحم نگاهت کنه بگه تو نازایی ناراحت نباش خدادامنتو سبز میکنه؟؟یا یکی بگه زن مثل مرغ میمونه نتونه بزاد سرشو میبرن؟؟؟الان میگی ولشون کن افکارشون پوسیدست ولی این زخمه که رو دل ماها میمونه اونا مشکل دارن ما چرا باید عذاب بکشیم
مادرخوبی نداشتم سعی میکنم مادرخوبی برای دخترم باشم
ببین برای منم همین پیش اومده بود دقیقا!!😥من از یکی از پزشکای دکترساینا ویزیت انلاین گرفتم از خونه و خیلییییی خوب بود. بیا اینم لینکش ایشالا که مشکلت حل میشه
من مگه میشناسم تهمت بزنم؟ 😂 بر اساس حرفاش گفتم. انشالله که نه اونا فیس بدن نه اسی ناراحت باشه. زود ...
مگه باید بشناسی🤣 مثلا من الان شما رو نمیشناسم بگم مثلا قاتلی تهمت حساب نمیشه🤣🤣🤣🤣
اینجا شرایطم رو میگم چون براگ سخته هر وقت تاپیک میزنم تک به تک به همه بگم😞من یه مادرو یه زن هستم خیلی خیلی عذاب کشیدم اووو بگم تموم نمیشه.ولی بدترینش تشنج دخترم تو شش ماهگی بود شوهرمم مشکل جسمی و اعصاب داره .شوهرم کارگر مشکل ذهنی و جسمی داره. دخترمم تشنج کرده💔شوهرم میتونه راه بره و حرف بزنه ولی از نظر عقلی مشکل داره خیلی مغزش کار نمیکنه هنگ میکنه پخمه اس جسمی هم تا یه کار میکنه میفته ضعیفه نمیتونه زیاد کاری انجام بده.خلاصه زندگیم میشه اینکه من تو یه شهر کوچیک که همه همدیگرو میشناسن تو یه خانواده بد نام به دنیا اومدم...بابام مشکل اخلاقی شدید داشت و داره مشکل مشکل روانی هم داره... مادرم از مجردی سابقه افسردگی داشت وقتی با بابام عروسی کرد بیشتر شد مشکل روانیش جوری که فقط قرص میخورد خواب بود...خلاااصه همه اینا رو میشناختن. هیچ کس از در خونمون رد نمیشد چه برسه به اینکه با من ازدواج کنه...بابام وضع مالیش عالیه.ولی پولی برای ما خرج نمیکرد.فقط دنبال هرزگی و هوس خودش بود..حتا تا پول نواربهداشتی رو نداشتم تو مجردی...با اون همه پولی که بابام داره.... خلاصه هیچ خواستگاری نداشتم. وقتی شوهرم اومد خواستگاریم باهاش ازدواج کردم
دقیقا دختر داییم یه سال بعد من عروسی کرد الان بچش بغلشه تا قبل بارداریم هی عکس بچه میفرستاد تو دایرک ...
آره منم دخترعمم ذوق میکرد من ناراحته بچم و تاچندوقت پیش بی دلیل عکس بچه مدام برام میفرستادومن غصه میخوردم تازمانی که بهش گفتم بیخیال بچه شدم دیگه برام نفرستاد