بچه ها من به ازدواجم شک داشتم باورتون میشه ؟ما روز قبا عقد دعوا کردیم سر ایتکه خانواده ها بعد عقد خونه مادرشوهرم ناهار نرون ِوهمش تقصیر مامانم بود چون به مادرشوهرم گفته بود ما میایم خونه تون .البته اون اول تعارف کرده بود
بع. خواهرشوهرم زنگ زد به نامزدم و نامزدم با من اقات تلخی کرد
منم به مامانم گفتم نریم اصلا برای عقد
ولی فرداش رفتم پای سفره عقد
نمیدونم چرا
شاید ترسیدم نمیدونم