از عقدم سه سال میگذره
هیچی یادم نیست
چیزای کلی فقط
از عروسیمم همین طور
کلا حافظه ام خوب نیست😂😂😂😂
من به قدری خوشحال بودم داشتم بال درمی آوردم...
قشنگ نیشم تا بناگوش باز بود...
شوهرم ولی استرس داشت...
من استرس داشتم هول شدم اولین بار گفتم بله😐😐😐
منم گریه میکردم چادر از سرم همش میفتاد خواستم سرم کنم دوباره زدم تو صورت شوهرم بعد من میخندیدم اون گریه میکرد بخاطر ضربه 🤣🤣🤣
من شب عقد وقتی تنهامون گذاشتند. ازشوهرم خجالت می کشیدم . همشه ازدستش فرارمی کردم. همشه می گفت بیابشین باهم حرف بزنیم .بریم حرم. ولی من فرارمی کردم.
ارسال نظر شما
جدیدترین تاپیک های 2 روز گذشته
تاپیک های به روز شده
1 دقیقه پیش
1 دقیقه پیش
پربازدیدترین تاپیک های امروز
داغ ترین های تاپیک های 2 روز گذشته
داغ ترین های تاپیک های امروز
