خیلی با هم صمیمی نیستیم.ولی هربار میاد کلی برای بچه م خرید میکنه.و دوسش داره باهاش بازی میکنه.منم بهش احترام میزارم.و تا حالا حرف نامربوطی بهش نزدم.ولی خیلی دلمو میشکنه.چندبار با تعجب جلوهمه میگه خدایی مادرت هیچی سیسمونی نداد؟مادرشوهرمم قند تو دلش آب میشه
ببین برای منم همین پیش اومده بود دقیقا!!😥من از یکی از پزشکای دکترساینا ویزیت انلاین گرفتم از خونه و خیلییییی خوب بود. بیا اینم لینکش ایشالا که مشکلت حل میشه
من دوسال پیش بهترین جهیزیه فامیلو بردم طوری که دوران عقد مادرشوهرم میگفت چرا انقد میخری(کل دوران عقد شوهرم دیوونم کرده بود که به بابات بگو جهازنخره پولشو بده بهم منم قبول نکردم )و درنهایت شب عروسی تمام دختر فامیل با دیدن جهاز من اشکشون دراومده بود از روی حسادت بعد از سه روز از عروسی منو بیجاره کردکه بابات باید برامون خونه بخره وهروز منو عذاب میداد حتی پرو پرو زنگ میزد بابامو بدموقع از خواب میپروند که برام مغازه بخر از این چیزا بعد از یسال زندگی من به طلاق منجر شد واون جهاز پر زرق وبرق چی برای من داشت هیچی الانم تو انبار داره خاک میخوره خودتو برا وسیله ناراحت نکن زیادم ببری بد تعبیر میشه جالب این بود موقع طلاق اومده بود جلو همسایه اینا میگفت چیزی نیاورده دوسه تا کاسه بشقاب همشو خودمون خریدیم فامیلم مسخرش میکردن