منم یادمه موقع خونه تکونی همه پنجره ها و دیوارای خونه و آشپزخونه حتی سقف آشپزخونه تمیز میکردم مبلارو شامپو فرش میکشیدم و.... بعد جلو خودم به همه میگفت همه کارارو تنهایی کردم
اگه هیچی نمیگفت اصلا برام مهم نبود ولی این حرفش واقعا دلمو میشکست
ولی واقعا با اینکه خیلی جدی بود و واقعا هر کاری میکردم به چشمش نمیومد اما از همه بیشتر دوسش دارم باعث شد مستقل بار بیام الان داداشم نزدیک ۴۰ سالشه ولی زندگیش بدون مامانم لنگه