میخوام رفت و آمدم رو کم کنم،خیلی دخالت دارن و از من متنفرن هر کاری میکنن که برن رو مخ من مثلا روزی چند بار الکی زنگ میزنن ب پسرشون تا حرص من در بیاد،خونه م بنایی داره من رفتم خونه مادرم اون برمیداره غذا می فرسته برای شوهرم،همش شوهرم رو پر میکنن،دو ساله از عروسی میگذره و هر هفته باید برم خونه شون همه خواهراشم میان،شوهرم خیلی دوسشون داره اگه یه بار نرم تا چند روز قهر میکنه و شب خونه نمیاد تا من حرص بخورم،غیر ممکنه برم خونشون و تیکه نندازن و بعدش که میایم خونه دعوامون نشه، اینارو گفتم که بگم خسته م از شرایطم و میخوام رفت و آمدم رو کم کنم ولی مطمنم که شوهرم خودش میره و اگه ببینه من نمیام اذیتاش شروع میشه،ولی از این ورم جنگ اعصاب من شروع میشه و واقعا خسته شدم دیگ،به نظرتون چیکار کنم😥😥
اشتباهت اینه که میای تو خونه دعوا میکنی
به جمع ما خوش اومدی
چاره نیست اصلا 😐
برو اما محلشون نده
الان دیشب بی محلی کردم شب اومدم خونه جنگ راه افتاد
یه کانال داشتم اسمش یادم رفت همه میومدن تجربه هدشونو میگفتن اکثرا میگن با مهربونیمونو زیاد کردیم از خانواده همسرمون تعریف کردیم شوهرمون فهمید اونا دارن پر میکننش و فلان اخلاق شوهره هم عوض میشده تازه جلو خانواده هم طرفداری میکرده
از طرز نوشتنت احساس کردم که شما یه کم گیر الکی میدی. هفتهای یه بار زیاده بری خونهی پدر و مادر همسر؟ یا چند روز یه بار نباید زنگ بزنن؟ اصلاً چرا باید از زنگ زدنشون حرصت دربیاد؟ چرا نباید خواهراشو دوست داشته باشه؟ چرا غذا نفرستن برای همسرت؟ 🤔🤔🤔
تا وقتی شوهرامون پشت خانوادشون باشن برنامه همینه😐
ارسال نظر شما
تاپیک های به روز شده
1 دقیقه پیش
2 دقیقه پیش
پربازدیدترین تاپیک های امروز
داغ ترین های تاپیک های 2 روز گذشته
داغ ترین های تاپیک های امروز
